جستجوی این وبلاگ

۲۴ آبان ۱۳۹۱

سخنی با متدینین و تعویض کنندگان دین

یک مسئله که من هیچگاه متوجه نشده ام اینست که مگر فرض وجود یک خالق، دلیلی است برای پرستش وی و مگر پرستش یک خالق فرضی تابع مراسم و مناسک خاصی باید باشد؟
پس چگونه است که:
• مذهبیون در توجیه دین خود، اصولن بحث وجود خالق را پیش می کشند؟
مگر به فرض موجودیت خدا (خالق)، سندی، مدرکی یا توضیحی منطقی برای "پرستش" وی فراهم میشود؟ مگر مثلن فرزند خوانده ای که والدین اصلی اش (بعنوان خالقینش) را می یابد، آنها را باید  ستایش کند؟
به بیان بهتر، مگر وجود ما در این دنیا بواسطه خواهش خودمان بوده است که باید از خالق فرضی مان سپاسگزار باشیم؟
• و چرا مذهبیون روش خود را بهینه روش پرستش می شناسند؟
مگر اصولن پرستش کردن نیاز به آداب و رسومی خاص و ویژه دارد؟ مگر مثلن شیوه ما برای تشکر از یک آموزگار باید تابع مراسم خاصی باشد و این مراسم تازه باید ارزشگزاری هم بشود؟
با جواب به سوالات بالا احتمالن درمیابیم که:
 نباید درگیر مغلطه "قبول یا عدم قبول خدا" که توسط متدینین به وفور سوال میشود، شد. چون هم وجود خدا به عنوان یک خالق فرضی و هم عدم وجود آن  برای ما هرگز قابل اثبات نیست، پس با یک جواب ساده به این شکل که «خدا وجود دارد و من قبول دارم، حالا شما از موجودیت آن، لزوم پرستشش را برایم اثبات کن» وی را ناک داون عقلی کنید. چون اگر به ایشان بگویید من خدا را قبول ندارم، سریع با چسبانیدن انواع و اقسام انگها به شما، بگمانِ خود برنده و سربلند بیرون آمده اند.
 گیجی و منگی مذهبیون با یک سوال دیگر کامل شده و دست از سر شما برداشته و البته اگر هنوز ذره ای وجدان بیدار و شعور داشته باشند، خود نیز به فکر فرو می روند که: «چرا فکر می کنید پرستیدن نیاز به مراسم و آداب خاص دینی دارد؟»  این مسئله برای کسانیکه از اسلام  به دینی دیگر رجعت می کنند که اینروزها مثل مور و ملخ بر تعدادشان افزوده میشود و البته هدفشان واقعن عبادت و سلوک است نیز بسیار راهگشا و جوابگوست (لازم بذکر نیست که کسانیکه با تعویض اسلام  بدنبال مهاجرت به کشورهای پیشرو و یا عشق و حال های آزاد و بی دردسر و ... هستند که البته منظورم نیستند) به آن دوستان باید گفت اصولن عبادت کردن تابع شرایط و مراسم و آئینهای خاصی نیست و کلیسا و مسجد بر نمی تابد. عبادت، عبادت است.
شما اگر یک شاگرد تنبل کلاس باشید می توانید روز معلم از آموزگارتان تشکر کنید. برای اینکار می توانید هفده بار جلوی وی خم و راست شوید یا جلویش غسل تعمید کنید، طبل و سنج بزنید و هزار و یک جنگولک بازی دیگر، ولی برای وی هنوز شما یک شاگرد تنبل و درس نخوان باقی می مانید. تشکر واقعی از وی درس خواندن مناسب، فهمیدن کامل مطلب تدریس شده و در نهایت کارنامه درخشان است. معلم شما اگر عاقل و سالم باشد، این برایش بهترین هدیه است. برای خالقتان نیز در صورت فرض وجود و سلیم بودنش، شما اگر انسان سالم و بدرد بخور و پیشرویی برای جامعه انسانی تان و طبیعت پیرامونتان باشید بزرگترین نوع سپاس است و شما را انسانی قدر دان و باشعور و فهمیده می شناسد و برای وی شامورتی بازیهای شما و ور رفتن با مناسک دین و مذهب های گوناگون و رنگارنگ اصلن شما را بزرگ نمی کند و در آخر شما همان تنبل و بیعار کلاس مانده اید با یک شیپوردر دست ویک  کلاه بوقی روی سر برای تکریم روز معلم.
گیتار زدن و انجیل خواندن و مسیح مسیح کردن با قرآن سرگرفتن و اشک ریختن و حسین حسین کردن؛ هیچ فرقی ندارد. با دانش و معرفت و روشنگری عبادت کردن 
بهتر نیست؟
قضاوت با خودتان...

۳ نظر:

Emad گفت...

با سلام خدمت مهرداد گرامی‌

اول از همه موضع من به عنوانه یک آتئیست واضح و مبرهن است، در نتیجه قصد دفاع از دین رو ندارم.

۱. فرمودید که وجود یا عدم وجود یک خالق فرضی‌ قابل اثبات نیست، این رو قبول دارم، ولی‌ این رو هم اضافه می‌کنم که وجود یا عدم وجود خدای ادیان قابل رد یا اثبات است. چون ادیان استدلال‌های خاصی‌ رو برای اثباتش ارایه میکنند، و مشخصات خاصی‌ رو برای خدا ادعا میکنند، و این مدعیت و استدلال‌ها ریشه تاریخی خاصی‌ دارند، که با برسی‌ تک تک و یا کل اینها با هم می‌شه به رد خدای ادعا ایی ادیان پرداخت. هر چند وجود یک موجودی که کلا فراتر از درک یا توانایی اندازه‌گیری ما باشه و یک یا چند مشخصهٔ خدا مانند داشته باشه کلا از حیطه‌ی اثبات یا رد خارجه. که البته این جمله خودش پارادوکس جالبی داره. "درک موجودی که قابل درک نیست"، یعنی‌ ما خدا رو داریم جوری تعریف می‌کنیم که قابل درک یا اثبات نباشه...

۲. بگذارید به همون مثال معلم شما برگردیم، شما از کجا میدونین که بهترین شیوهٔ تشکر از معلم بهتر درس خوندنه؟ شما خودت داری قانون واسه تشکر وضع میکنی‌. شاید معلم که وضع مالیش خوب نیست دوست داره که بابای ما بره بهش یه پولی‌ بده. یا به ما نمره نمیده تا ما بریم کلاس خصوصی که بهش پول بدیم، یا می‌خواد که ما بهش کادو بدیم، یا پدوفیل هست و دوست داره به ما تجاوز کنه، و هزار تا شایدِ دیگه. فرق بین این ادیان اینه که هر کدوم درک متفاوتی از خدا دارند و به ما میگن که این خدا دوست داره که ما این کار رو بکنیم، یعنی‌ وقتی‌ شما خدای دین خاصی‌ رو می‌پذیرید، دیگه از مشخصات اون خدا اینه که باید به شکل خاصی‌ عبادتش کنید، مسلمونا میگن شما در زمینهٔ اصول دین، یعنی‌ همون توحید، نبوت و معاد میتونین تحقیق کنین، ولی‌ وقتی‌ که اینا رو پذیرفتین، دیگه در دام افتادید، و دیگه انتخابی در فروع و جزئیات و شیوهٔ عبادت و اینا ندارین، چون شما پذیرفتین که خدا هست، و محمد پیامبرشه، حالا دیگه هر چی‌ اون گفت باید گوش کنین، چون اون بهتر میدونه، و دلیلی‌ هم نداره که دلیل همه چی‌ رو به شما بگه...

مخلصیم

mehrdad گفت...

با درود فراوان به تو عماد عزیز، دوست قدیمی
ممنون از اینکه هنوز اینجا سری میزنی
و بیشتر سپاسگزارم که نظرات ارزشمندت را بیان می کنی و اما پاسخ شما: تمام ادله ای که ادیان در اثبات وجود خدایشان بیان می کنند صرفن روی پایه هایی شکل گرفته که جنبه شهودی و احساسی شخصی دارند و نه جنبه عام یا علمی و قابل اندازه گیری . بنابراین میشه مثل همون جریان هر کسی از ظن خود شد یار من...اینو شمایی که تشخیص دادید آتئیست باشید باید بهتر از من بدونید وگرنه اگر خدای هر دینی قابل اثبات بود، مطمئنن شمایی که مسائل را منطقی بررسی می کنید الان قائل به آن بودید. همون پارادوکسی که شما به خوبی اشاره کردید دقیقن دلیلی است برای من که آتئیست و تئیست نباشم و راهی را برگزینم حاصل سنتز این دو به نام نئوپالی تئیسم یا نپتا.
اما قسمت 2 ببین من برای معلم تعیین تکلیف نکردم که با چی خوشحال بشه! من منظورم صرفن از اون مثال این بود که به صورت تجربی و حتی عملی به این نتیجه در زندگی شخصی خود رسیده ام که یک معلم معقول، نرمال و سالم، هدفش از تدریس اول آموزش هست و بعد درآمد مالی. اون مثالی که شما میزنید معلمی را شرح میده که اولویتش پول یا بچه بازی یا سودجویی و ... است و آموزش براش در اولویتهای پایین تره. معلمی که واقعن "معلم" یعنی آموزگار باشه، بالطبع ثمره آموزشش را در نمرات حاصل از آگاهی دانشجو یا محصلش می بینه چون عملن اون کاری را که انجام داده، ثمره اش را لمس می کنه. ممکنه برای یک آموزگار فقیر پول والدین بچه ها خیلی مهم و ارزشمند باشه ولی در حالت نرمال در قشر متوسط، معلمی شاد، موفق و راضی هست که ببینه آموزشهاش موفقه و شاگرهاش به رتبه های بالای اجتماعی رسیدند. و خدای عاقل ادیان هم اگه واقعن اون چیزی که ادیان میگن باشه، یعنی "آفریدگار" که همه ادیان بر سرش متفق القول هستند، بهترین نوع تشکر مخلوقات خودش را پیشرفت و ارتباطات صحیح مخلوقاتش باید بدونه تا تشکر مستقیم و بدون نتیجه عملی و صحیح

ارادتمند

m1 گفت...

آقا خیلی جالب بود از هر دوی شما متشکرم . تازه با این وبلاگ آشنا شدم از حالا همیشه اینجا حضور دارم . ممنون