چهارده سال پیش، زمانیکه تلویزیون حکومتی جمهوری اسلامی طبق معمول همه این سالهای پس ازانهدام ایران (1357) درکار "پخش زباله" بود و...
شبکه های ماهواره ای فعال در غربت (شهر لُس آنجلس) هم طبق معمول درحال دعوا و مرافعه از حسادت به یکدیگر یا (من خوبم، تو بدی)! و (ایران فقط مال خودمه، مال تو نیست) و... همچنین دو شبکه ی خبری بخش فارسی BBC وVOA که طبق معمول درحال پخش اخبار جانبدارانه، غالبا مزخرف و دروغ بودند؛ ناگهان سروکله یک شبکه ماهواره ای پیدا شد که نه زباله دانی بود، نه حسود بود و نه دروغگو! آمد و با سر پایین به کار مشغول گشت و برنامه هایی بغایت بقامت شأن "بیننده گان محترم"، تحویل ملت داد. فقط ابتدا تنها مشکلش نامش بود که بطرز غریبی مضحک می نمود: "من و تو"!؟
حدود ده سالی این روال ادامه داشت تا اینکه کم کم شبکه (باز معلوم نشد که چرا)؛ رو به افول نهاد و تقریبا در این سه چهار سال آخر دیگر نه از آن پروداکشنهای عظیم و ولخرجی های غیر انتفاعی خبری بود و نه از مسابقات و برنامه های جنجالی. برنامه ها رفته رفته مبدل شدند به همان تاک شوها ی آشنای شبه پارازیت، با چاشنی اخبار زرد بی کردیت در کنار گفتگوهای تلفنی با هواداران "مخ تریت" و یک سری سریال درجه چندم درپیت! چیزی که در بسیاری از شبکه های دیگر ایرانی هم قبل از آن به وفور یافت میشد و چیز جدیدی نبود.
ولی درهر حال بطور کلی کارنامه این شبکه نسبت به باقی کانالهای ایرانی بسیار قابل قبول و موفقیت آمیز بود و حتی با بسیارانی از ایشان اصلا قابل مقایسه نبود.
ولی چیزی که مرا بر آن داشت تا چند کلمه ای در این وبلاگ به شبکه ی متاسفانه تعطیل شده "من و تو" اختصاص دهم؛ دروغهای شاخدار مدیر این شبکه در روزهای آخر فعالیتشان بود که واقعا نمیدانم به چه دلیل منطقی اصلا بیان شد و قصد ایشان از آن "تخریب نهایی" خودشان چه بود؟!
اشاره دارم به یک مجموعه سه قسمتی صحبتهای آقای "کیوان عباسی" یکی از دو مالک شبکه که در آن به خیال خود، خواست خیال همه کسانیکه را که در تمام این سالها خیال میکردند سرمایه گذاران این شبکه، خیالی نیستند بلکه حقیقی و حتی آشنا هستند را راحت کند که نه خیر! سرمایه ی ما ازمحلهای "شایعه شده" تامین نمیشده بلکه از کمپانیهایی انگلیسی می آمده که روی استارت آپ ها سرمایه گذاری (فایننس) می کردند!
عجیبن غریبا!
نمی دانم چرا ایشان نمیدانست که پس از این به اصطلاح "شفاف سازی" آنگاه ملت از خود میپرسند که: "پس چرا در این چهارده سال در این مورد خموش بودند؟!"، "چرا از همان ابتدا خیال ملت را با ذکر نام تامین کنندگان مالی شان راحت نکردند؟" و حالا که اینکار را نکردند؛ "الان واقعا چه لزومی داشت در این آخر کاری با دروغی به این شاخداری خودشن را خراب کنند؟"
اینها تازه اولا بود!
و در ثانی
بنظر شما کدام اسپانسرکله کدو و شیرین عقلی روی این کره ی خاکی یافت میشود که چندین میلیون پوند بی زبان را خرج یک مدیر ورشکسته از دو پروژه ی بی اقبال و ورشکسته قبلی: یکی تلویزیونی (آزادی) و دیگری پروژه کلیپ های اینترنتی (bebin.tv)؛ نماید؟ تازه آنهم نه در خود آمریکا که مستقر بودند بلکه بردارد و بیاوردشان در یکی از گرانترین شهرهای جهان (لندن) و به ایشان اینهمه امکانات رسانه ای بدهد … و تازه به این هم بسنده نکند و آن استارت آپ اسپانسر شده یعنی شبکه "من وتو" را با وجود ضررده بودن "14 سال آزگار" نیز سرپا نگاه دارد؟!
جدی جدی گوش ما را مخملی فرض نموده اند جناب کیوان خان عباسی...
البته شاید هم قصد دارند در آینده ای نزدیک روی ما را کم کرده و آن کمپانی یا کمپانیهای خیالی خود را با نام و مشخصات کامل حقیقی به ما نیز معرفی کنند بلکه دیگرانی از جمله خود ما نیز اگر شده یه چند صباحی به ایشان بیاویزیم و برای این وبلاگ بی خواننده بینوایمان یک چند میلیونی خرج کرده، نو نوارش کنیم و تبدیلش نماییم به یک شبکه ی تلویزیونی پُر مخاطب و جذاب با موضاعاتی بغایت تازه و ساختارشکن. نامش را هم "نپتا گلوبال" بگذاریم! باور کنید که هم ما پتانسیلش را داریم بس شدید و هم مطمئنا در صورت ضرر چون ایشان عادت کرده اند، ککشان هم نخواهد گزید.
تازه من حاضرم به آن اسپانسرهای کذایی قول شرف و تعهد محضری هم بدهم که فقط دو سال پولشان را خرج کنم و پس از آن یا سرمایه شان را کامل با سود برمیگردانم و یا نهایتا اگر هم شکست خوردم، لااقل 14 سال پولشان را نبلعم و دوازده سال باقیمانده را میبخشم به خودشان!
Deal?
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیست؟