جستجوی این وبلاگ

۲۶ فروردین ۱۳۸۸

فكر مي كنيد "چرا بيشتر ماها ايــــــــنقدر هالوئيم"؟

داشتم اين فيلم جديد جيم كري "مرد بله گو" را نگاه مي كردم؛ رسيد به اونجايي كه كارل (جيم كري) با يه زن ايراني به نام فرنوش كه اتفاقي تو يه سايت زن يابي باهاش آشنا شده بود و رفيقش سر ميز رستوران نشسته بودند. ديالوگي بين كارل و رفيقش در گرفت كه در مورد يه دختر ديگه اي بود كه كارل عاشقش شده بود و وي با آب و تاب داشت واسه رفيقش احساساتش را نسبت به اون دختره تعريف مي كرد آنهم درست در كنار فرنوش با حجاب (؟!) كه داشت همه اين مكالمه را مي شنيد! اينجا يكم بهم برخورد كه واقعن چه لزومي داره كه اگر بخواي يك زن نيمه كودن را نشون بدي، چرا بايد اسمي از مليتش بياري؟! خب هر آدمي از هر كشوري مي تونه خنگ و ناجور باشه...اما وقتي در ادامه ديدم اشاراتي* هم به فيلم 300 شد كه در اون هم يجورايي كمپاني وارنر برادرز (كه از قضا سازنده همين فيلم هم بود) ايرانيها را ملتي وحشي و عقب افتاده نشون داده بود؛‌ به جاي اينكه بهم بر بخوره تازه دوزاريم افتاد كه اوضاع از چه قراره و به حال و روز خودمون خنده ام گرفت!
بعد از اتمام فيلم كه طبق بيشتر آثار جيم كري؛ كمدي خوش ساخت و كليشه اي هم بود طبق معمول كاري را انجام دادم كه غالبن انجام ميدم و اونهم تحليل فيلمه در ذهنم براي برقراري ارتباط بيشتر با داستان. اينجا بود كه اون تئوري قبلي ام راجع به اينكه ما ايرونيا گاهي از در دروازه رد نمي شيم و گاهي از سوراخ سوزن رد مي شيم يا به عبارت ساده تر هالو بازي در مياريم در من بيشتر تقويت شد.
اولين بار اين مسئله زماني در مغز من كليد خورد كه جريان خليج فارس و عربي و اين بازي (مسخره بازي) با اسامي پيش اومد. اونوقتا با خودم فكر مي كردم كه بابا مگه "اسم" يه خليج چقدر مهمه كه ما ايرونيا همه چيزاي ديگه رو ول كرديم و اينهمه خودمونو واسش داريم [چيز] مي كنيم؟! مگه اسم مكان، بيانگر "حق مالكيته"؟! ببينم مگه درياي ژاپن مال ژاپنياس؟ خليج مكزيك مال مكزيكياس؟ چه ميدونم...اتوبان بابايي مال خانواده بابائيه؟ دانشگاه اميركبير مال بازمانده هاي اميركبيره يا اقيانوس هند مال ملت هنده؟! اصلن مگه اماكن مشاع و دريا و خليج آزاد، سند منگوله دار و بنچاق دارن كه دست كسي باشه و طرف خودشو مالك اون بدونه؟! هر كشوري در آبهاي آزاد يك كرانه داره كه تا اون حدش جزو خاك اون كشوره و از اونجا (كه خيلي هم نزديك ساحله) به بعدش هم ديگه هيچ حق ملكيتي نداره! به همين سادگي... اما ما چمونه؟ هيچي ما يهو جو ميگيرتمون! فكر مي كنيم چون حالا عربه مي گه اين خليج عربيه يعني اين خليج ملك اوناس و اگه ما جيغ و داد و هوار كنيم و عريضه بنويسيم و شكايت به اين و اون ببريم؛ خليج دوباره ميشه مال ما و سندشو ميدن دستمون و ميگن باريكلا بچه هاي خوب حالا بپرين برين توش شنا كنين! خب بجای ادا و اطوار و مسخره بازی در آوردن شما هم بردارید دریای عمان یا دریای عرب را در کتابهای درسیتون بنویسید دریای ایران و با اینکار اونها را براحتی "تهدید متقابل" و آچمز کنید، با این راه حل ساده یا اونا دست بر میدارن و خلیج فارس را قبول میکنند و یا شما یک دریای مفت و مسلم گیرتون میاد؛ حداقل در حد نام که اینقدر براتون مهمه!

اما بابا والا بلا با اين كارايي كه ما مي كنيم و واکنشهای احساسی ساده لوحانه جز اينكه بهمون بخندن هيچ نتيجه اي عايدمون نمي شه! آخه نتیجه چي شده؟ بفرمائين؛ نتيجشو داريم مي بينيم به عينه. شركتهاي سرگرمي سازي كه البته مثل همه شركتهاي ديگه دنيا هدفشون درآمد بيشتره، از اين شوت بازي ما دارن بيشترين استفاده رو مي كنن و واسه خودشون كلي پول ميسازن! جريان فيلم سيصد يادتونه؟ چه كولي بازي حتي در سطح دانشگاهي راه انداختيم كه اي وامصيبتا... تو اين فيلم حيثيتمون به باد رفت، فرهنگمون تركيد، هويتمون انگولك شد و آبرومون پريد! حالا اين فيلم يه فيلم نيمه كارتوني بود كه از روي يه داستان مهجور ساخته شده بود. اينقدر داد و بيداد الكي كرديم كه اين فيلم درپيت از پرفروشترينهاي وارنر شد! چيزي كه شايد خوابشم نمي ديدن.

من موندم كه واقعن كي ما ميخوايم بفهميم كه در عالم "سرگرمي" هر ناممكني ممكنه. خرگوشه با آدمه حرف ميزنه، فيله پرواز مي كنه، آدمه يه تنه يه كشورو شكست ميده و و و. فيلم تجاري هم صرفن واسه "سرگرمي" ساخته ميشه حالا هر چقدر هم كه موضوعش جدي باشه. كسي نمياد بر اساس ادعاهاي يه فيلم سينمائي سند درست كنه و مثلن كسي را بكشونه دادگاه. دادگاه به دادخواستي كه شاهدش فيلم سينمائي باشه فقط مي خنده و شاكي رو به تيمارستان هدايت مي كنه! فكر كنيد من مثلن راه بيفتم بر اساس محدوده جزيره در سريال گمشده (LOST) برم و دور و بر اندونزي دنبال جزيره گمشده بگردم! اين همينقدر مسخره اس كه بيام بر اساس فيلمهاي الكساندر يا سيصد يا هر فيلم ديگه اي به كسي اعتراض كنم و بگم تو فرهنگ منو بردي زير سوال!

چه بخوايم و چه نخوایم حكومت اسلامی ایران با آمريكا و دنياي متمدن در حال جنگي خاموشه. كشور ما الان يكي از دو محور شرارته (همراه كره شمالي). پس تو اين جنگ خاموش انواع و اقسام مسخره كردنها و دست انداختنها هم پيش مياد و امري عاديه. مثل همين فيلم مرد بله گو كه در اون FBI به خاطر گشتن كارل با يه زن ايراني و ياد گرفتن زبان كره اي به اون مشكوك ميشه به عنوان تروريست!

ما بجاي اينكه بيايم و در پي درمون دردهاي حقيقيمون باشيم كه ريشه همه اونا داخل مرزهامونه، ميايم و مسخره بازي در مياريم و بيرون مرزها دنبال دشمن مي گرديم. هويت ما تو اسم خليج فارس و اعتراض به فيلم كارتوني و امثالهم نيست. هويت ما در اينه كه اول مسبب توهين به هويتمون رو "بشناسيم" و بعد در صدد اصلاحش بر بيايم. درد ما دولت ماست! شما فكر مي كنين كه اگر 40 سال پيش يكي ميومد و ميگفت چهل سال ديگه حكومت شما يه حكومتي ميشه كه :
-به ظاهر و مدل مو و لباس مردمش هم كار داره و اگه سر زني با پارچه پوشيده نباشه دستگير ميشه
-درآمداي نفتش صرف بمبگذاري و مسجد سازي و راهپيماييهاي اعتراضي تو دنياي متمدن ميشه
-دوستان دولتش چند تا رئيس جمهور منفور و ديوانه آمريكاي لاتين و يك مشت آدمكش بنيادگراي اسلاميه
-دولتش تو دانشگاها ميت چال مي كنه و تو ميادين شهرش نماز جماعت سرو ميكنه!
-با تمام مظاهر تمدن غرب اعم از مد و موسيقي و فناوري انتقال آزاد اطلاعات و ... پدر كشتگي مزمن داره
-سينماش دست يك بزن بهادره كه يه موقع آزاديخواها رو كتك ميزد
-متولي وزارت فرهنگ و هنرش يك نظامي سابقه كه از هنر و فرهنگ همونقدر ميدونه كه يه بالرين از مين ضد تانك
-اكثريت جووناش افسرده اند و آرزوي فرار دارن و از بي تفريحي محض، تفريحو در فوتبال و افيون يا مسجد و كارناوال عزاي محرم جستجو مي كنن
-سواد رئيس دولتش در حديه كه فكر مي كنه انرژي هسته اي يعني انرژي هسته زرد آلو و وقتي نور پروژكتور روش ميفته فكر مي كنه رفته بهشت و فرشته ها دوره اش كردن
-رهبرش فكر مي كنه كه هر كي مثل خودش فكر نمي كنه دشمن ملته و الله حكم نمايندگي خودشو يكراست از عرش براش پست كرده
-...
والا با توجه به شرايط اون موقع ايران اگه اون زمان من همين سن بودم و يكي ميومد بهم اين چيزهاي بالا رو پيشگويي مي كرد؛ فكر مي كردم كه طرف تازگيها از امين آباد فرار كرده و تحويل پاسبون ميدادمش! باور كردن پرواز سوپرمن و دامبو فيل پرنده از اينها راحت تر بود برام ولي افسوس و صد افسوس كه اينها واقعيات امروز كشور ما در قرن تكنولوژيست و چه كنيم كه با ندونم كاريهاي روزمرمون تو گويي گريزي هم ازش به اين زوديها نيست. انگار ما اصلن نمي خواهيم دنبال حقيقت اوضاع بريم و بيشتر دوست داريم به همون شيوهاي مضحك كارمونو پيش ببريم كه مبادا هويتمون يه وقت دستكاري بشه! بفرمائين نمونه اشو ببينين: اينجا تو يه سايت خبري داره به فيلم كمدي Yes Man اعتراض مي شه**............................كو اين قرص هاي استامينوفن من؟!
____________________________________________
*- دو بار بهش اشاره شد، يكي ابتداي فيلم كه كارل از مغازه CD فروشي فيلم سيصد رو انتخاب مي كنه و جاي ديگه كه يكي از همكاراش كه عاشق "فيلم پارتي" دادنه، پارتي همين فيلمو گرفته بود.
**-البته متاسفانه تو اين مدل مسخره بازيها ما ايرانيها تنها نيستيم و جوامع عقب مانده همه به نوعي درگيرند. اينجا شما مي توانيد اعتراض مسلمونها را به اين فيلم بخوانيد!
------------
پي نوشت: يه نگاهي به صندوق انتقادات اين پايين هم بياندازيد. ضرر ندارد ;)

۸ نظر:

سینا گفت...

متاسفانه درست میگویی. ما غرور از دست رفته امان را در ضعیفترین حلقه های افتخار جستجو میکنیم.بسیاری از سر تنبلی و بعضی از سر نا امیدی به دست یافتن شرف و افتخار حقیقسی

majid گفت...

نه مهرداد جان. نمیشه در همه جا باهات موافق بود. این خشک و تر رو با هم سوزوندن.

من موافقم که خب از ماست که برماست. حالا از ملته یا از دولته یا از هردو هست.

دوم این که من هم موافقم که این کارها مانند عریضه نوشتن چندان فایده‌ای نداره. این قدرت اقتصادیه که اثر میکنه در درازمدت. هم اسم رو عوض میکنه و هم تاریخ برای خودش میسازه و مسایل دیگه.

این که ما در گاهی اوقات به قول انگلیسیها
overrecat
داریم هم قبول.

اما این که اسم مهم نباشه و مگه ملک آدمه این درست نیست. فیلم سیصد رو نمیشه در کنار نام خلیج فارس گذاشت و اعتراض به اون رو نشونه هالو بودن دونست!

هویت صد ضلع داره که امروزه خیلیش برای ما نمونده اما یکیش هم ضلع تاریخی اونه که دلیلی نداره چون بقیه رفته این هم بره. هویت تاریخی نشونه دستاورد تاریخی یک ملته و پیشقدمیش در تاریخ تمدن. بحث مالکیت در کنار ساحل نیست. این اسم نشان از قدمت تاریخی قومی داره. میشه پرسید که قدمت اهمیتی داره یا نه و حتی با نگاهی رادیکال اصل ملیت و تعلقات قومی رو بی اهمیت دونست اما نمیشه اسم کشوری و یا مناطق نفوذ تاریخی اون رو تنها به بحث مالکیت تقلیل داد.

بعد هم نمیشه که به بهانه این که کارهای مهمتر هست کارهای جزیی تر رو رها کرد. من گفتم که معتقد نیستم عریضه چیزی رو عوض میکنه اما اگر نشان از یکپارچگی قومی داره و حس ایراندوستی رو در ما تقویت میکنه و دولت رو هم به واکنش بیشتر وامیداره ضرری نداره اگر مفید نباشه.این بحث بلنده البته ولی به نظرم گاهی اوقات در نامگذاری کمی تند میری. ممکن ما کاری رو بی اثر یا اشتباه بدونیم ولی نام هالو دادن به کسانی که به درست یا غلط از توهین به فرهنگشون ناراحت میشن و به نوعی واکنش نشون میدن چندان به نظر من درست نمیاد.

فیلم سیصد واقعا کم اهمیته اما انصاف بین من و تو، فیلم فقط در حد یک کارتونه؟ یعنی آیا اون چهره موحش و براستی مهوع رو از ایرانیان نشون دادن هیچ انگیزه دیگری نداره؟ تو خودت میدونی که هالیوود چه قدرتی داره و چطور کار میکنه. همه اینها فقط یک بازیه؟
این هم دیگه درست نیست

ارادتمند.

مهرداد گفت...

با درود مجيد عزيز؛
انتقاد شما سه وجه داشت كه سعي مي كنم به همه اش بپردازم

ابتدا به هويت اشاره كردي و به اينكه اعتراض به نام مكان يا يك فيلم هجويه تاريخي يك اعتراض معقول و منطقيه. اولن همونطور كه در متن هم گفتم اسم مكانهاي مشاع دليل مالكيت نيست (اينو كه مطمئنم قبول داري) و در ثاني شما خيلي خوب ميدونيد كه اسامي مكاني همه قرارداديست و بر اساس شرايط خاص ميشه براحتي اونو تغيير داد و با اينكار تاريخ مدفون نميشه! كما اينكه همين نام "ايران" كه ما خيلي بهش مفتخريم تا زمان رضا شاه نام اصلي مستند و رسمي و بين المللي كشور ما نبود و همه ايران را پرشيا و سرزمين پرس(پارس) مي شناختند و بعد از اطلاق نام رسمي هم تاريخ پارس يكراست اومد شد تاريخ ايران (شما در هيچ سند و نقشه اي بالاي 80 سال نام ايران نمي بينيد). آيا هويت ما با نام ايران از بين رفت؟! آيا كشورهاي دنيا به كشور جونگوا مي گويند چاينا يا كيتاي يا چين يا مثلن ما كه به پولند مي گوييم لهستان آيا هويت جونگوائي ها يا پولندي ها را ما نقض كرديم؟! عربه هم دوست داره بگه آقا اسم اين خليج ميخوام عربي باشه! و تو كتاباش هم قيد مي كنه! شما ميتوني بگي نگو؟! وآيا اين كه بگه آيا مالكيتي را براي او به ارمغان مياره كه تحت نام خليج فارس نداشت؟! ببينيد صحبت سر اينه كه ما الكي سر چيزي وقت و انرژي ميذاريم كه اصلن هيچ سودي نداره! آقا شما بيا و در كتابهاي درسي ايران اسم اقيانوس پاسيفيك را بذار اقيانوس شهيد باكري! ببينم كي به شما اعتراض مي كنه! آخه مجيد جان عزيز دل، اسم ملك مشاع اصلن مهم نيست كه چه باشه...فقط يه قرارداده همين

مهرداد گفت...

درقسمت بعدي اشاره داشتي به اينكه "به بهانه این که کارهای مهمتر هست کارهای جزیی تر رو نبايد رها کرد" .
مجيد جان اشكال اين تحليل شما در اين مورد خاص اينجاست كه اين دو مسئله كوچك و بزرگ مستقل از هم نيستند كه بخواهيم به خاطر رسيدگي به مسئله بزرگه؛ كوچيكه را اهميت ندهيم! بلكه اين دو مسئله "در طول همند" و اون اشكال بزرگه باعث شده كه اون اشكال كوچيكه ها هم پديد بياد. شما چرا فكر مي كنيد كه عامل تمام اين سرو صداهاي بين المللي سر جزاير خليج فارس و كم اهميتي به ايران و ايراني در كليه محافل بين المللي از سازمان ملل و شوراي امنيت بگير تا هاليوود؛ همانا مشكل اصلي ما يعني جمهوري اسلامي است؟! زمان شاه چرا هيچكدام از اين مسخره بازيها نبود؟! چرا پاسپورت ما اينقدر در دنيا ارزشمند بود و كسي به ما لقب تروريست نمي داد؟ دوست من مسبب تمام اين عوامل حكومت ماست و بس. اگر هم تازه ميخواهيم ريشه تمام اين نابسامانيها و سب هويت مان در سطح بين المللي را بخشكانيم بايد از خودمون و دولتمون شروع كنيم رفيق
.
و مورد آخر كه راجع به هاليوود و فيلم 300 گفتي كه "فیلم سیصد واقعا کم اهمیته" يا "فیلم فقط در حد یک کارتونه؟" يا "آیا اون چهره موحش و براستی مهوع رو از ایرانیان نشون دادن هیچ انگیزه دیگری نداره؟" و بالاخره گفتي كه "آيا همه اینها فقط یک بازیه؟"
بايد عرض كنم كه دوست گرامي من، ما ايرانيها "مهمترين" عامل فروش اين فيلم بوديم! فيلم الكساندر را ديدي؟ تو اون فيلم هم به ايرانيها توهين شده بود و چه بسا جدي تر. ولي چون اعتراضي آنچناني نبود آن فيلم آمد و رفت و كسي اهميتي نداد. اما ما با حركاتي احساسي و بي دليل كاري كرديم كه همين اعتراض را كمپاني وارنر در بوق كنه و ملتو تشويق به ديدن اين فيلم كنه! دوست عزيز قدرت هاليوود در سرگرم كردنشه و نه در حاكميت دادن يا قابليت دادن! چه بسا همين هاليوود دليل اصلي از چشم افتادن آمريكائيها در سطح بين الملليست چرا كه هميشه در اين فيلمها يك آمريكائي منجي دنياست و اين بر ديگر ملتها ثقيل مياد! هاليوود دنبال پوله رفيق. دنبال چيزيه كه بسازه و ملت خوششون بياد. حالا هر چي ميخواد باشه. شما هجويه هاي هاليوودي بر سياست و اجتماعشون مگه نديدي؟ از هر جور هجويه ديگري بيشتره. اونا اول به خودشون ميخندن بعد به ديگران. براي اينكه كاملن هاليوود را بشناسي توصيه مي كنم فقط يك فيلم را ببيني فيلم
Meet the spartans
كه در اون همين فيلم 300 را به بدترين شكل مسخره كرده! دوست دارم بعد ار ديدن اون فيلم نظرتو باز راجع به هاليوود و قابليتش بشنوم.
با درود دوباره

سینا گفت...

من هم معتقدم هالیوود رو پیکره ای واحد با اهداف مشخص فرض کردن اشتباه است. فیلم اسپارتها را ملاقات کنید رو من هم دیدم و در اون 300 رو ریشخند کرده بودند و یا صدها فیلم دیگری که در نشان دادن مشکلات در کشور آمریکا ساخته میشود.

majid گفت...

با سلام دوباره.

ممنون بابت پاسخ. به نظرم میاد که به عموم نکات مد نظر من نپرداختی.

اول از همه این که من به نحوه نامگذاری انتقاد کردم که هالو نامیدن کسانی که مثلا به تغییر نام خلیج فارس اعتراض میکنن و یا فیلم سیصد رو توهین آمیز میدونن درست نیست. ما شاید کار اونها رو بی اثر و یا اشتباه بدونیم اما این اونها رو شایسته این لقب نمیکنه.
من گفتم که هویت صد ضلع داره و یکیش ضلع تاریخی و تاریخ هم در واقع جز همین نام و آثار مادی و معنوی نیست. نامها هم مطلقا قرادادی نیستن بلکه در اکثر مواقع ریشه‌ در اهماق تاریخ دارن. نام مهمترین عنصر هویت نیست اما بخشی از اون هست. اگر ما این رو انکار کنیم خب به نظر من از واقع بینی به دوره. نام شیراز با صد اثر فرهنگی و ادبی گره خورده. نام قراردادیه دیگه عوض کنیم و اون آثار دویست سال دیگه منتسب به اصفهان بشه مگر برای چند محقق که بدونن این نام پیشتر چی بوده.
اتفاقا مثالی که زدی جالبه. حال به ریشه نام ایران کاری نداریم ولی تغییر نام ایران اشتباه بود. حال البته دلایلی پشت سرش بود اما به هویت ما ضربه زد. به همین معنی که امروزه ما باید به همه توضیح بدیم که ایران همون پرشیا قدیمه و بارسی هم ریشه کلمه پارس و غیره. هویت نقشی جمعی و بین المللی داره. به همین دلیل هم هست که چین از دنیا نمیخواد که بهش بگن جون گوا و اسم چین رو که نقش تاریخی داره حفظ میکنه. شاهد از آسمان میرسه. اگر خلیج فارس اسم تاریخیة خب باید همه ما سعی کنیم بمونه. قبلا هم گفتیم که عریضه نویسی راهش اصلی نیست اما اگر هم نوشتیم هالو نیستیم. بک عده ٱگاهانه عوض میکننو ما هم باید بتونیم رهای پیدا کنیم.
این رو هم بگم که تغییر نام در زمان شاه شروع شد در عهد ناصر پس از جنگ با اسراییل و این قضایا. این از موضع انتقادی ما نسبت به ضعف و کم کاری جمهوری اسلامی کم نمیکنه اما باید تصویر رو کامل عرضه کرد.
اما این که میگی عربه دوست داره این رو صدا کنه این به دوست داشتن نیست چون باید اصولی در کار باشه. ما هم حق نداریم و نباید دوست داشته باشیم که اسم مصر رو عوض کنیم حتی اگه بتونیم. من شاید دوست داشته باشم که اسم وبلاگ تو رو عوض کنم اما اصولی در کار هست. ما امروزه نمیتونیم به بغداد بگیم تیسفون. میتونستیم بگیم اگر در هزار سال گذشته در زبان خودمون هم همین رو میگفتیم و همه دنیا هم همین رو میگفتن. اما اگر امروز شروع کنیم و بگیم تیسفون، و رد تابهای درسی بیاریم خب آشکارا تحریک آمیزه. بله البته ما زورمون نمیرسه و احتمالا دلیلی هم نداریم ولی من مثال از اصول میارم چون به نظر میاد که اینجا در اصول اختلاف داریم و این البته خللی به رفاقتمون وارد نمیکنه !!!
ارتباط اسم تاریخی و مالکیت به نظر من خیلی بدیهیه و من پیشتر هم گفتم که فقط سطح بحث رو تقلیل میده و نباید بهش پرداخته بشه.
گفتی هالیوود دنباله پوله. اولا این به نظر من درست نیست. هالیوود هم خط و خطوط داره. خط قرمز داره و غیره. اما مگه دنبال پول بودن به کسی حق میده که قومیت خاصی رو مسخره کنه و یا تصویر موحشی از کسی یا ملتی نشون بده. من هم دنبال پولم. آیا حق دارم به تو توهین کنم تا از این طریق مشتری جمع کنم؟ من دوست دارم خودم رو هم هجو کنم ولی بازهم این حقی به من نمیده که واقعیتی در خصوص تو رو تعییر بدم. این اصول کاره. خب حالا ممکنه بگی کرده دوست داشته. خب اون کارش رو کرده من هم باید کارم رو بکنم. میتونم ببینم و لذت ببرم! یا ببینم و رنج ببرم و در عین حال اعتراض کنم. یا به اون که اعتراض میکنه اعتراض کنم!!
و البته بهترینش اینه که از خودم تصویر بهتری بدم اما نمیشه به بهونه این یکی اون یکی رو به انجام نداد یا اون رو ابلهانه خوند.
نه مهرداد نمیشه باهات موافق بود!
ارداتمند

مهرداد گفت...

مجيد عزيز ابتدا بگويم كه خيلي خوشحالم كه اينقدر وقت مي گذاريد و اين موضوع براتون اينقدر مهمه و همچنين شما سينا جان. بي شك انتقادهاي دوستان، همه را در جهت رسيدن به نتيجه اي نهايي مطلوب و همچنين ارتقاي سطح رفاقت ارزيابي مي كنم. اما بپردازم به ادامه بحث:
ببين مجيد جان شما فرموديد كه "اعتراض شما به هالو ناميدن کسانی است مثلا به تغییر نام خلیج فارس اعتراض میکنن و یا فیلم سیصد رو توهین آمیز میدانند است" در اينجا بگذاريد بگويم منظور من از هالوگري (ساده لوحي) در اين اعتراض چيست و آنهم به طور مشخص اين قسمت از نظر شماست كه من كاملن با آن مخالفم :" شايد ما كار اونها را "بي اثر" بدانيم." من اتفاقن اگر اين اعتراض را بي اثر ميدانستم كه به ايشان ساده لوح لقب نمي دادم! اتفاقن كار ايشان بسيار هم مؤثر بوده اما در جهت معكوس!! همانطور كه ديديم پس از اين نوع اعتراض به نام خليج فارس كه از چاپ يك نقشه در مجله جغرافياي ملي آمريكا اغاز گشت نتيجه چه شد؟! مسئله اي بي اهميت كه مي توانست با ايگنور كردن نقشه ريزاني كه به مجله براي اين منظور پول داده بودند به راحتي بيايد و برود را كرديم يك مسئله حيثيتي و هويتي؟!! كه باعث شد اعراب هم مقابل ما موضع دفاعي بگيرند و با دانستن اين نقطه ضعف بي مورد جري تر شوند! عبدالناصر اگر اين مسئله را 50 سال پيش عنوان كرد فقط در حد يك نظر در كشورهاي عربي مطرح بود كه آبشخور داخلي داشت حاليا كه ما با ندانم كاري اين مسئله را كرديم جهاني و براي خودمان نه كه خيلي كم مشكل داريم، كه مشكلات مضاعفي هم درست كرديم! انگار كه با حفظ نام خليج فارس بيضه فارسها محافظت شده و ما به هويت از دست رفته مان عودتي اديسه وار مي كنيم!! نتيجه آيا اين شد دوست من؟ خير! هويت فقط مال ما ايرانيها نيست. وقتي چيزي را نشان هويت خودمان مي دانيم (كه واقعن نيست) مثل اسامي آبهاي ازاد خب معلوم است كه داريم براي خود بيخود و بيجهت دشمن مي تراشيم.
شما مبحث را خلط در اسامي صاحب دار و با مالك مي كنيد آنچه كه هرگز مورد نظر من نبوده است. البته كه اين فرمايش شما كاملن صحيح است كه هر نامي مي تواند براي خودش سابقه اي تاريخي آرشيو كند. من رگز منكر اين قضيه نيستم ولي دوست من خليج فارس يا مديترانه يا اقيانوس هند و و و ملكي صاحب دار نيست. صاحبش همه كشورهاي دنيا هستند. اين مثل بغداد در مثال شما نيست كه صاحبش عراقي ها هستند. خليج فارس طبق هيچ عهدنامه اي جزو ملك ايران نيست پس اسمش هم هيچ سابقه تاريخي را متبادر نيست! البته كه ما بايد مثلن به جزاير سه گانه مورد اختلاف كه صاحب دارد بيانديشيم اما مطمئنن خود خليج فارس از اين قاعده پيروي نمي كند. اگر نظر مخالفي دارد خوشحال ميشوم بيان بفرمائيد.
اما در مورد هاليوود. رفيق گرامي من باز در اين زمينه كاملن با شما مخالفم كه "هاليوود خط قرمز دارد". نظر به سابقه طولاني و پرشمار غور در سينماي آمريكا به نتيجه عكس شما رسيده ام. يعني معتقدم سينماي آمريكا و زير مجموعه اش سينماي هاليوود هرگز خط قرمزي در توليد فيلم ندارد. شايد اينجا ما مرا هالو بخوانيد ولي طبق آنچه دريافته ام خط رمز تنها در پخش فيلم است ه هيات نظارت (سانسور) سينماي آمريكا بسته به نوع خشونت و سكس در فيلم به آن درجه ميدهد و مطمئنن تهيه كننده اي كه پول بيشتري بخواهد و تماشاكننده بيشتري خود برخي صحنه ها را سانسور مي كند والا كاملن و مطلقن آزاد است كه از هر خط قرمزي عبور كنند كما اينكه اينكار را مي كنند. دوست من باز مجبورم بخشي از متنم را تاكيد كنم كه دنياي سينماي تجاري دنياي سرگرمي محض است. من نه توطئه اي در آن مي بينم و نه دستهاي پنهان مرموزي! شما هر فيلمنامه اي بدهيد و تهيه كننده به اين نتيجه برسد كه پولساز خواهد بود فيلم ميشود و اين بديهيست. يك روز بازار تروريسم داغ است و يك روز جنگ سرد. هاليوود هم دنبال نوسانات بازار است و هيچ اعتراضي خارج از چارچوب درآمديش را بر نمي تابد. براي همين است كه مي گويم اين مدل اعتراضها (جدي انگاشتن دنياي سرگرمي) هالو گري است. آخر اعتراض به چه؟! به دروغ انگاشتن اثري كه نه ادعاي واقعي بودن دارد و نه ادعاي تاريخي بودن؟! اعتراض به فيلمي تجاري-كارتوني براي بازيابي هويت ؟! هويت چه و كه مجيد جان؟ اين اعتراض به واقع چه كرد جز فروش بيشتر فيلم؟
البته هرگز نمي گويم حرف من وحي است و بايد دربست قبول كرد ممكن است اشتباه باشد ولي مجيد جان تنها آنچه با اين مغز كوچكم برداشت مي كنم را مي نويسم و تا زماني كه كسي با دليل و برهان به من نگويد كه در اشتباه هستم اين نظر خام را حفظ خواهم كرد و فكر مي كنم كاري است منطقي ولي اگر ثابت شد كه در اشتباهم طي يك پست ديگر اشكالات نظرم را ذكر و نظري پخته تر و سنتز شده تر را درج خواهم نمود. چيزي كه هنوز به اين نتيجه نرسيده ام. و در آخر هم بگويم كه اون فيلمي را كه معرفي كردم ديده اي يا نه؟ اگر نه حتمن نگاهي بينداز. شايد در زمينه سينماي آمريكا با هم همنظر شديم.
با سپاس

Mani Behrouz گفت...

مهرداد عزیزم
از همدردی شما یک دنیا سپاسگزارم
ببخشید که دیر دارم جواب میدهم راستش اوضاع خوبی نداشتم و همین الانش هم چندان حالم خوب نیست
به هرحال امیدوارم همه ما بتوانیم راه این پدربزرگواررا ادامه بدهیم. همانوطر که شما گفتید او به گردن همه جوانان حق بزرگی دارد
پاینده باشید