جستجوی این وبلاگ

۰۸ بهمن ۱۴۰۱

#من_وکالت_میدهم یا اوج هالوگری

 تا کِی خامی؟ تا کجا ساده اندیشی؟ و تا چه وقت کج فهمی؟!

این قضیه دعوای کودکانه من به شاهزاده رضا پهلوی "وکالت می دهم" یا "نمی دهم"، این روزها شده است نقل محافل رسانه ای و در امتداد آن ملت بخت برگشته داخل و خارج ایران...

۰۵ بهمن ۱۴۰۱

تصحیح یک خطای اندیشه

 من سابق بر این می اندیشیدم که با اینکه مسلم است که مردم، در پیروزی انقلابات هیچ نقش اساسی ندارند یا اصطلاحا هیچ کاره اند و در حقیقت این قدرتهای متمرکز و صاحب برنامه و راهبری داخلی یا خارجی هستند که شعله انقلابات و تحولات ساختاری اجتماعی را بر افروخته و هدایت می کنند؛ ولی از طرفی همواره فکر میکردم که مردم حداقل، مکمل و یا تمام کننده یا امضا کننده انقلابات هستند؛ که در واقع این خیزش سال 1401 به من اثبات نمود که خیر! چنین نیست و من بدینوسیله اشتباه خود را تصحیح میکنم.

با این توضیح بیشتر که: 

۲۳ دی ۱۴۰۱

استدعا

 عاجزانه خواهشمندم یکی به من یاد دهد که چگونه می توانم به کارشناسان مسائل ایران بفهمانم که :

"آقا! 

«مردم» یا «ملت» یک شخص حقیقی و معلوم و مشخص نیست! فرضا مردم پارس زبان حدود یکصد میلیون نفر آدم در دنیا هستند با یکصد میلیون طرز تفکر.

ای استاد!... اندیشمند!... پروفسور!... کارشناس!... نخبه!...

ای کسی که در رسانه ها تریبون داری

۱۹ دی ۱۴۰۱

اصول مطلق زندگی

 اصول و احکام محکم، مطلق و لایتغیر زندگی انسان که با وجود حقیقت کامل آن حتی اندیشمندان نیز نمی خواهد آنرا بپذیرند:

اصل اول: انسان مطلقا "محدود" است

۱۳ دی ۱۴۰۱

اعدام در هر شرایطی همان "قتل" است

 این روزها همه جا صحبت از اعدام های سیاسی است. 

فکر می کنم قبلا راجع به اعدام گفته ام. عملی به غایت اشتباه و مذموم که از حکومتهای عقب مانده سر میزند. اما اینجا باز هم میخواهم در پستی جداگانه تصریح و تاکید کنم که اعدام کردن یک مجرم و متخلف حتی با جرمهای سنگینی مثل قتل زنجیره ای و حتی نسل کشی هم فعلی غیر منطقی، غیر انسانی و شنیع است؛ چه رسد به اعدام اشخاص به جرم فعالیتهای سیاسی. علت اشتباه بودن آن هم کاملا مشخص و مبرهن است و من نمیدانم چرا یک عده به اصطلاح روشنفکر هم این قضیه ساده را نمی فهمند که حتی تنها یک بیت شعر هم در این خصوص خود بسیار گویاست: