جستجوی این وبلاگ

۲۳ خرداد ۱۳۸۸

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

با عرض پوزش از پروین بانوی اعتصامی بابت اندک تغییرات شعر زیبا و وصف حال این روزهای ایران ایشان:

   این اتفاق👆 یکسال پس از این پست رخ داد! 

روزی گذشــــــــــت خامنه ای از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خــاست 
پرسید زان میانه یکی کودک یتیـــــــــــــم
کاین تابناک چیست که بر گِرد پادشــاست
مؤمن جواب داد چه دانیــــم ما که چیست
پیداست آنقدر که هالــــــه ای ز ماوراست
از جمع رفورمیست بر آمد خــروش و داد
کاین نورخاتمیست، پس چرا دراینجاست؟ 
نزدیک رفت پیرزنی کـــــــوژپشت و گفت
این اشک دیده‌ی من و خــون دل شماست 
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالــــــهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهـزن است
آن پادشا که مال رعیـــــــت خورد گداست
بر قطره‌ی سرشک یتیــــــــمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی هـــــــاله از کجاست
پروین به کجروان سخن ازراستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راســت
____________________________________________
*- تنها قسمتهای آبی تغییر کرده است. اصل شعر در اینجا
**- رفورمیست همان اصلاح طلب است.

هیچ نظری موجود نیست: