جستجوی این وبلاگ

۳۱ خرداد ۱۴۰۳

آسانترین سوال سیاسی و یک واقعیت سخت

سوال: «آیا در جمهوری اسلامی من به رئیس جمهور "رأی" بدهم یا نه؟»

این سؤال یکی از آسانترین سؤالهای سیاسی در عالم است که تنها از یک ذهن بس ساده (خام) نشات میگیرد. سؤال آسان یعنی سؤالی که جوابش بسیار ساده است و اساسا با یک بار شنیدن جواب باید سائل را قانع کند ولی اینکه چرا در سطح جامعه ما هر بار در هر زمان "رای گیری" این سؤال در سطحی وسیع در پلتفرمهای مختلف چه مجازی و چه حقیقی مطرح میشود بالطبع ما را باید "بااندوه فراوان" به این نتیجه برساند که جامعه ی ایران در قرن 21 (در سطح الیت و نه عوام*) جامعه ای بس کوته بین و "کودن" است.

جواب این سؤال ساده تنها سه واژه است:

"به هیچ وجه". همین!

و این پاسخ به دو دلیل کاملا منطقی و مشخص بیان میشود:

1- حکومت ایران اساسا "جمهوری" نیست که رئیسش را بتوان انتخاب کرد! 

حکومت ایران حکومت اسلامی فقاهتی است که رئیسش "ولی فقیه"، اصلا قابل انتخاب و حتی قابل انتقاد و قضاوت از جانب مردم یا مجلس "به اصطلاح" نمایندگان مردم نیست

هرگاه در هر کشوری دیدید که رئیس جمهور بالاترین مقام تصمیم گیر است و همزمان قابل نقد و برکناری "عملی" است، تازه نسبت به شرکت و عدم شرکت در آن مراسم رأی گیری فکر کنید. وگرنه حتی طرح سوالش ابلهانه است.

2- در "ج.ا." یک سازوکار احمقانه و مضحک وجود دارد که قبل از انتخاب کردن کسی توسط شما، رئیس جمهور اسمی، توسط جمعی از بی عقل ترین انسانهای روی کره ی ارض؛ یا همان "شورای نگهبان" انتخاب شده است! 

کاندیداهای منتخب شورای نگهبان یعنی منتخبین مورد تایید ولی فقیه برای احراز پست ریاست جمهوری (آبدارچی اعظم). بنابراین انتخاب هریک از این "مثلا" کاندیداها توسط شما صرفا صحه گذاردن و زدن مهر تایید شما است به لقمه ای که از قبل برایتان گرفته شده است.  

همین دو جواب منطقی و حتی یکی از آنها باید سائل را تا آخر عمر قانع کند. ولی می بینیم با کمال تعجب افرادی که خود را نخبه و کارشناس میدانند با این توجیه که «اگر رأی ندهید، آن که بدتر است شما را بیش عذاب خواهد داد» یا «اگر رأی ندهیم چه کنیم»؟! به جان رسانه ها افتاده و سعی در تحمیق مخاطب می کنند.

اساتید بی عقل!

شورای نگهبان هرگز نمی گذارد کسانی جلوی شما به عنوان نامزد ظاهر شوتد که بتوانند براث ملت کار مفیدی انجام دهند و اصطلاحا مردم را شاد کنند. اشغالگر؛ شادی، آزادی و رفاه اشغال شده را نمی خواهد چون مغایر با فلسفه وجودی خودش است. 

البته این درست است که هر کس یک مدل مدیریت مختص بخود دارد ولی در نهایت مدیریت وزارتخانه ها و سازمانهای تحت نظر دولت باید در راستای مصالح و مطامع ولی فقیه باشد. اگر نباشد کارت زرد میگیرد و نهایتا متلاشی میشود. مثل تمام رئسای جمهور قبلی که در انتهای زمامداری دولت، هوا برشان داشته بود که "پخی" شده اند و اکنون یا مرده اند و یا هرگز تایید صلاحیت نخواهند شد.

دیگر از هاشمی رفسنجانی که پرنفوذتر نداشتیم. داشتیم؟! خیلی راحت خفه اش کردند و آب هم از آب تکان نخورد.

بنابراین ای کارشناسان کارناشناس! کمتر عِرض خود برید و خودتان را نزد دنیا مضحک نشان دهید. اینکه خود حکومت، خودش را "جمهوری" بخواند دلیلی بر جمهوری بودنش نیست. بنده هم خیلی راحت می توانم همین مکانی که در آن می نویسم را وبسایت بخوانم ولی بالطبع میدانیم که این ادعای من، اینجا را مبدل به "وبسایت" نمی کند و اینجا کماکان همان "وبلاگ" میماند؛ به همین ترتیب حکومت اسلامی فقاهتی هم با جمهوری، جمهوری کردن، هیچگاه "جمهوری" نمیشود. همان حکومت فقاهتی (سلطنت مطلقه آخوند)  باقی میماند.

ولی 

ولی من این مطلب را برای این ننوشتم که بخواهم که این جواب اسان را برای کسی تشریح کنم و یا مشوقین رأی دادن مردم را حقیر نشان دهم که خود همی پیداست از زانویشان! من این مطلب را نوشتم صرفا بعنوان مقدمه ای برای طرح یک واقعیت سخت فهم برای یک عده مدعی همه چیز فهم:

و آن واقعیت اینست که افرادی که ملت را از رأی دادن نهی میکنند نیز دقیقا همانقدر نادان و کودن هستند که آنهایی که ملت را تشویق به دادن رأی می کنند!

یعنی چه؟

یعنی اینکه وقتی دادن رأی و ندادن آن دقیقا یک نتیجه دارد، بالطبع هرگز مهم نیست که کسی رأیی به داخل صندوقی بیاندازد یا نیاندازد.

این افرادی که خودشان را مجروح می کنند که به یک سری "خرفت" بفهمانند که رآی دادن ملت بمنزله رأی به "اصل جمهوری اسلامی" است به این دلیل که حکومت از کمیت آنها سود تبلیغاتی می برد، سخت در اشتباهند. 

عزیزان، بیخود خودتان را خسته نکنید و اصطلاحا "پستان بر تنور نچسبانید"!

حکومت فقها اصولا نیازی به کسب مشروعیت واقعی مردم در صحنه ندارد. چون فتوشاپ دارد برای تصاویر ثابت و انواع نرم افزار ادیت ویدئویی برای تصاویر متحرک و از طرفی به حد کفایت هم مزدور دارد برای سیاه کردن حوزه های خاص رأی گیری برای گزارش خبرنگاران خارجی کهه میدانیم ایشان را هم همیشه دقیقا به همانجاها هدایت میکنند. بنابراین اصلا زور بیخود نزنید که بخواهید فرضا حکومت را از مشروعیت بیندازید.

از طرف دیگر، آن کسانی که تابحال در طول 45 سال آزگار وضعیت مشخص مهندسی رأی کشی که از "معرفی نامزدهای مطلوب، آغاز و به شمارش آرای مطبوع" ختم میشود را درک نکرده اند، به شما قول می دهم هیچگاه درک نخواهند کرد و تازه درک هم بکنند به درک! چون واقعا مهم نیست.😜

حکومتی فاتح، که همواره با زور پول سرشار و حمایت قدرتهای جهانی سرِمار و اسلحه ی آماده ی کشتار سردار و مشروعیت بی اعتبار نرم افزار سرِپا است، در اساس چه نیازی دارد به من و توی رأی بده یا رأی نده؟!

نه رأی افراد، انگشت در خون زدن است (چون بر مجنون حرَجی نیست) و نه عدم رأی کارگر است. بنابراین بهترین کار تنها عدم صحبت از این بازی مضحک است و گذران اوقات به چاره اندیشی صحیح.

شاد باشید.../

______________________

*- عوام در همه ی دنیا کمابیش یک شکل دارند. آمریکا و ایران و ژاپن هم ندارد. عامی عامی ست.

هیچ نظری موجود نیست: