جستجوی این وبلاگ

۰۹ آبان ۱۴۰۲

کُد طلایی

 

مربوط به فیلم متریکس (تصویر تزئینی) 
بعضی مواقع می اندیشم شاید عده ای از خوانندگان محترم مطالب سیاسی این وبلاگ بر اساس نوع تحلیل من که برخی مواقع از کتابها و فیلمها بعنوان الگو و معیاری بر رفتار سیاسی و روابط بین المللی استفاده می کنم؛ ایراد بگیرند و از خود  بپرسند چطور ممکن است کتب علمی-خیالی چند نویسنده در قرن بیستم بتواند رمزگشای روابط قدرتها در جهان امروز باشد؟

به همین دلیل، امروز سعی میکنم که این پرسش متین را پاسخ گویم:

برای توصیف عینی بیشتر بهتر است اینطور بگویم که فرضا ممکن است کسی این پُست و سپس این مقاله مرا بخواند و از خود بپرسد: «این چه منطق و ادله ای است که ترهات ذهنی نویسندگانی چون "جان تولکین" نویسنده کتابهای "هابیت" و "ارباب حلقه ها" و همچنین "فرانک هربرت" نویسنده کتاب "تل ماسه" (Dune) بتوانند و یا اصولا قابلیت این را داشته باشند که مبنایی برای سیاستگزاریهای خارجی کشورهای صنعتی در جهان گردد؟»

همانطور که گفتم، پرسش معقولی است.

اما این برداشت، شاید از نگارش من در برهه های مختلف زمانی نشأت گرفته باشد. 

چون نه تنها اساس و مبنای این سیاستگزاریهای مدل Realpolitik در جهان معاصر، آن داستانها نیستند. بلکه اوضاع دقیقا برعکس است

یعنی این نویسندگان داستانهای فوق الذکر بوده اند که کاشف و رمزگشای صفحات پنهان و ناپیدای اصول سیاستهای سلطه جویانه و کلونیالیستی قدرتهای صنعتی در زمان خود بوده اند و آن سیاستهای سودجویانه صرف و بهره کشانه را در قالب داستانهایی بسیار جذاب و خواندنی کدگذاری کرده و آنرا در مکانی در یک جهان "ناکجاآبادی" بازگو نموده و برای ما آیندگان به ارمغان گذاشته اند. 

کار من هم در این خصوص در این وبلاگ این بوده است که آمده ام و این کدها و داستانهای رمزگذاری شده را تا آنجایی که عقلم قد میداده است، رمزگشایی کرده، خطوط هم نهشت آن وقایع خیالی را یک به یک با واقعیات موجود در دنیای حقیقی قیاس نموده و برای آیندگان باقی گذشته ام.

حال که این توضیح ضروری را دادم و خیالم از این بابت آسوده شد، بهتر است بیایم و بر خلاف دفعات قبل که از کتاب و فیلم "کد خوانی" میکردم، این بار خودم یک "کد" طلایی به شما بدهم تا با گشودن، خواندن و تحلیل آن؛ خواننده فهیم و متفکر این وبلاگ بتواند بطور همزمان هم به مدل و ساختار تمام پُستهای سیاست خارجی من در این وبلاگ به نیکی پی ببرد و هم خود بتواند با این "کدخوانی" مهم، مبدل به یک تحلیل گر تیزبین و شاید در آینده یک نظریه پرداز تأثیرگذار در مسائل بین المللی گردد.

و اما «کد»:

"قَطَر"

بله همین "شبه کشور" قطر. 

چرا "شبه کشور"؛ چون به نظر نمیرسد راهبران و سیاستگزاران این محدوده جغرافیایی، "واقعا" اعراب قطری باشند!...بگذریم...

به هر روی می اندیشم که شما با یافتن نقش این کشور کوچولو موچولو! (با مرکزیت "دوحه" که یک سوم نوارغزه وسعت دارد) در منطقه خلیج فارس که کل شهروندان اصیل این کشور به اندازه جمعیت یک محله در یک کلان شهر هم نیست، می توانید به بیشتر نقشه ها و برنامه های "گذشته، حال و آینده" قدرتهای اصلی جهان معاصر در خصوص چینش حکومتها و ژئوپولیتیک منطقه خاورمیانه و در امتداد آن جهان تولیدکننده نفت و گاز و مواد خام و مصرف کننده مواد ثانویه، پی ببرید. 

در اینجا تنها چند راهنمایی خیلی کوچک هم برایتان میکنم و میروم:

"قطر" دارای بانفوذترین رسانه در جهان است به نام "الجزیره". (قدرت نفوذ این شبکه خبری در تمام سازمانهای تروریستی عالم وجود با هیچ رسانه دیگری اصلا قابل مقایسه نیست). بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان مثل جام جهانی فوتبال (بدون مشارکت هیچ کشور دیگری در آن برگزار شده است. چیزی که فرضا برای ژاپن غول صنعت هم قفل بوده و آنها با کره جنوبی مشترکا این رویداد را اجرا کردند) و مسابقات فرمول یک ( قطر دارای یکی از 22 پیست F1 درجه یک جدید و فعال در جهان است) و مسابقات المپیک آسیایی و غیره در این کشور برگزار شده و میشود. یکی از قویترین اقتصادهای جهان را دارد بطوریکه می تواند به هرکجا لازم باشد پول مفت بدهد! (بارزترین نمونه: غزه). دارای بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا (سنتکام) در غرب آسیا و یا بهتر بگویم "فعالترین پایگاه نظامی ایالات متحده در کل جهان" است... 

از طرف دیگر "قطر" همزمان با امکانات برشمرده بالا، کانون گردهمایی و جلسات طالبان ("مثلا دشمن آمریکا؟!") قبل از فروپاشی دولت "اشرف غنی" در افغانستان بوده است که چنان که دیدیم مجدد در آن کشور قدرت گرفتند و بالطبع روابط ایشان با امارت اسلامی افغانستان همچنان گرم است! "قطر" مقر فرماندهی "حماس" بوده و هست و خواهد بود! "اخوان المسلمین" مصر تنها در "قطر" رسمیت و فعالیت دارند! (یعنی در آب نمک خوابیده اند برای روز مبادا و فشار بر دولت السیسی مصر). با جمهوری های اسلامی دنیا (ایران: غول جهان اسلام شیعی و پاکستان و موریتانی) روابطی بسیار گرم و صمیمانه دارند! (دقیقا همانند دیگر تروریستهای جهان معاصر). "قطر" با دولت اسلامگرای اردوغان در "ترکیه" مغازله مشهود دارد! و مهمتر از همه چیز، این کشور در بحران 5 جون سال 2017، یعنی زورآزمایی دیپلماتیک میان شش کشور «عربستان و مصر (یعنی غولهای جهان عرب و جهان اسلام سنی)، امارات، بحرین، مالدیوز و یمن» با قطر، این "قطر" بود که در سال 2021 بدون حتی قبول یکی از شروط سیزده گانه آن کشورهای بزرگ و مدعی، پیروز از میدان خارج شد و اکنون با تمامی این کشورها روابط حسنه دارد!...

بسیار خوب...کافیست...!

حال اگر تاکنون از قدرت عظیم، مهیب و عجیب و غریب این "شاخ" منطقه، شاخ در نیاورده اید؛ تنها می ماند یک کار ساده که آن تحلیل و گشودن رمز و "کدخوانی" منابع اصلی موجودیت و قابلیت های شگرف این "میکرو شبه جزیره قدرقدرت عالم امکان" است...آنرا طبق قرارمان، میسپارمش به خود شما...👳👺😕

شاد باشید!

هیچ نظری موجود نیست: