جستجوی این وبلاگ

۰۹ بهمن ۱۴۰۲

چرا "ترامپ" هنوز به قتل نرسیده است؟!

این سوال شاید عجیب به نظر برسد ولی کسانی که سیاستهای ایالات متحده را دقیق دنبال می کنند، حداقل یکبار این سوال را از خود پرسیده اند.


دونالد ترامپ یک سیاستمدار انقلابی و رادیکال است و به گمانم در دنیای سیاستمداران "کاملا دیوانه" ی جهان امروز، یک نعمت و یک کورسوی امید است ولی او نیز متاسفانه کاملا سالم نیست و چند ضعف بزرگ دارد (اصطلاحا "نیمه دیوانه" است!)؛ یک اینکه دیندار است یا برای داشتن رای مسیحیان، وانمود می کند یک مسیحی معتقد است (که در هر دو حالت مشمئزکننده است)، دو اینکه رقبایش را به سبکی غیرمتمدنانه و بدوی به سخره میگیرد و مهم تر از همه اینکه دید مادی و مکانیکی دارد و برای بسیاری از ملل ضعیف دنیا تره خورد نمی کند و با لحنی بی ادبانه و برخورنده با برخی نژادها و مرام ها طرف میشود.

و دقیقا همین سه اشکال عمده ی اوست که تابحال مانع ترورش شده است!

اگر این اشکالات را نداشت، دموکراتها بابت "رو کردن دستشان" و "رسوا کردن رسانه های جریان غالب تحت نظرشان" مطمئنا از خونش نمیگذشتند.

دموکراتها با زنده نگه داشتن ترامپ می خواهند از آب گل آلوده ی مرام وی چند ماهی تپل صید کنند و بدین طریق سعی کنند در رسانه هایشان این طرز فکر را منکوب نمایند: 

اول اینکه راه و بیراه با اقامه ی دعوا علیه او در دادگاه های مختلف به جرائم گوناگون از ارتباط ناصواب جنسی بگیرید تا تخلفهای مالیاتی و سیاسی و … قصد دارند تا حسابی در سطح جامعه و عوام، خوار و خفیفش نمایند. 

دوم اینکه با پروپاگاندا کردن و تمسک بر برخی رفتارها و منش های زننده اش، کل طرز فکر وی را زیر سوال برده و آن بخش از گفتار صحیح و مدرنش را با برخی افکار عقب مانده وی مثل مخالفت با سقط جنین و نژادپرستی وی در هم آمیزند و در نهایت تمام افکار او را بدینوسیله تخطئه کرده، آلوده نشان دهند و سعی کنند ملت به این نتیجه برسند که فرضا اگر ترامپ از "Mainstream Media" صحبت می کند یا چپی های عقب مانده را افشا می کند، این مطالب هم مانند عقاید دینی و خودبرتربینی اش توهم آلود و برخطاست.

سوم اینکه با کشتن وی، به نوعی از او شهید میسازند و چون نزد توده ی مردم، معمولا یک سلبریتی مقتول، منزه و بیگناه میشود(؟!) پس اینکار، ریسک این را دارد که طرز فکر وی را بیشتر در اجتماع محبوب کند و بالطبع دنباله روهایش را فزون.

ولی از طرف دیگر ترامپ نیز ساکت ننشسته و با کمک مشاورانش تمام تهدیدها و لجن پراکنی های دموکراتها علیه خود و حزبش را به فرصت و محبوبیت بیشتر تبدیل می کند. مثلا از دادگاهی شدن و طرح اتهامات بیشمار علیه خودش با تبلیغات گسترده استفاده بهینه می کند تا خود را هرچه بیشتر بیگناه و اسیر جریانات خاص و هدایت شده نشان دهد. یا با بولد (پررنگ) کردن ضعفهای دولت بایدن در کنترل منطقه خاورمیانه و چین و روسیه و یا ضعف در کنترل بحرانهای مرزی تگزاس و تکرار مکرر مشکلات عمده و فزاینده ی جسمی و روانی "جو بایدن"، سیاستهای سابق خود در زمانی که بر اریکه ریاست جمهوری تکیه زده بود را برحق و کاملا صحیح جلوه میدهد. و البته آمارها نیز نشان می دهند که این سیاست، کار میکند و همین باعث شده تا روز به روز بر شمار طرفداران آقای ترامپ اضافه گردد.

با این وصف، دموکراتهای بی وجدان در دوراهی بدی گرفتار آمده اند.

خلاصه که بد مخمصه ای ست:

تنگنای این که آیا یک ترامپ زنده بیشتر باعث زبونی و شرمندگی آنان از فسادهای گسترده اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و زد و بندهای گسترده شان «از کارتلهای مواد مخدر گرفته تا حکومتهای فاسد ساخته و پرداخته خودشان» است یا یک ترامپ شهید! 

البته تصمیم نهایی ایشان در مورد عاقبت ترامپ را زمان مشخص خواهد کرد ولی فقط امیدوارم این "دموکراتها" سیاست معمولشان که "حذف فیزیکی مخالفان" شان است (نمونه بارز آن: شاه ایران) را حداقل در مورد کیس "دونالد ترامپ" به اجرا نگذارند.

هیچ نظری موجود نیست: