جستجوی این وبلاگ

۰۸ بهمن ۱۴۰۱

#من_وکالت_میدهم یا اوج هالوگری

 تا کِی خامی؟ تا کجا ساده اندیشی؟ و تا چه وقت کج فهمی؟!

این قضیه دعوای کودکانه من به شاهزاده رضا پهلوی "وکالت می دهم" یا "نمی دهم"، این روزها شده است نقل محافل رسانه ای و در امتداد آن ملت بخت برگشته داخل و خارج ایران...

چرا یک نفر پیدا نمیشود که بیاید پشت تریبون و حقیقت را به مردم بگوید؟

چرا حقیقتا حتی یک نفر نمیاید بگوید:

آخر ای هالوپشندی ها!

برای کسانی که برایتان جمهوری اسلامی را ساختند و پرداختند و با همین یک کار زشتی که کردند، شما را چند صد سال از گردونه پیشرفت جهانی به عقب پرتاب کردند و از شما بجای یک کشور مدرن و تاثیرگذار، یک ویرانه قرون وسطایی مهجور و وابسته ساختند؛ اساسا مگر وکالت دادن و ندادن شما اهمیتی دارد و حتی یک پاپاسی می ارزد؟

اگر آنها شما را آدم حساب میکردند که برایتان آخوند لقمه نمی گرفتند ای جامانده های کوته فکر...

واقعا بعد از این همه سال، هنوز فکر میکنید آنها اصولا وقعی به وکیل شما که شاهزاده ای از دودمان ایران پرست و ملی گرای پهلوی ست، می نهند!؟ پدرش را با خدعه برداشتند که منابع انسانی و طبیعی شما را به یغما ببرند که بُردند، اکنون منتظرید تا بیایند و حکومت را دودستی تقدیم پسرش کنند حال حتی با نام وکیل الرعایا؟

جدی تا کی میخواهید خام فکر باشید ای الیت بظاهر دنیادیده[!] 

//////////////////

من در پستهای قبلی هم برای این به نمایندگی دادن به شخص شاهزاده اشاره نکردم چرا که میدانم ایشان و ایل و تبارش برای دولتمردان غربی کاملا مشخص و معلوم و ثابت شده است و میدانند این فرد ایران دوست امتیاز نخواهد داد. پس اتفاقا اگر وکالتی باشد باید آن وکالت را به امثال خانم علینژاد بدهید تا بلکه با وعده و وعید بتوانند نظرشان را به برداشتن جمهوری جهل اسلامی جلب کنند و نه به افرادی که می دانند اگر بیایند منافع غربیان را تامین نخواهند نمود.

واقعا با این دیدگاه کلی ایرانیان تریبون دار، برای خودم سخت متاسقم...:(

هیچ نظری موجود نیست: