آیا می دانستید که یک فیل و یک الاغ دنیا را بین خود تقسیم کرده اند؟
نمی دانستید؟!
ایرادی ندارد؛ با عظیم ترین تحول سیاسی بعنوان یک مثال آشنا شروع می کنم تا متوجه شوید:
اولا می دانیم که در جهان توسعه یافته یا جهان اول که ما از اواسط قرن 19 میلادی می شناسیم هیچگاه نه انقلابی مردمی واقع شده و نه نمیشود.
ثانیا انقلاب که تنها در جهان سوم واقع میشود؛ "اگر به نتیجه برسد" شما بدانید و آگاه باشید که:
الف) این انقلاب 99 درصد توسط دست نشاندگان همان حکومتهای جهان اول هدایت میشود و این یک فکت است...
(آن یک درصد احتمال هم که انقلاب ریشه داخلی داشته باشد آن کار ارتش می تواند باشد ولاغیر. یعنی کودتا مثل همین شورش این روزهای بنگلادش. تازه همان کودتا نیز به احتمال بالا با هماهنگی فرماندهان خارجی موفق میشود چرا که بسیار بعید است در ارتش یک کشور جهان سومی "مهم" هسته مخالفت کلی، چندان تقویت شود که به کودتای موفقی بینجامد. نهایت فعلیت اش میشود کودتای مدل ترکیه 2016 دوره اردوغان (پاپت غرب)!)
و اما آن فکت برشمرده در "جهان سوم" سه نشان عمده دارد:
1- حکومتها چنان مستبد، قوی، غنی و بی رحم هستند که مردم هیچگاه زورشان به آنها نخواهد رسید، 2- احزاب "واقعی" وجود ندارند یعنی اجازه فعالیت ندارند. بنابراین نطفه ی انقلابی اصولا شکل نمیگیرد که بخواهد ملت را همراه خود کند و به پیروزی برساند و 3- خود ملت بدون تزریق پول و رهبری متمرکز اساسا قابلیتی موثر جهت سازماندهی، اتحاد و نهایتا تشکیل یک نیروی اپوزان اثربخش را ندارند.
ب) در اساس هر کجا دیدید و شنیدید که رهبر یک "به اصطلاح انقلاب" از خارج از مرزها انقلابیون را هدایت میکند و سپس تشریف می آورد و براحتی به تخت سلطنت می نشیند، گفتن ندارد که این انقلاب یا تحول هم 100 درصد منشا خارجی دارد نمونه انقلاب اکتبر 1917 روسیه!
ج) هروقت مشاهده نمودید که انقلابی در کشوری به ثمر نشسته است که آن کشور دارای منابع بی حد معدنی و آلی است و حکومت آن کشور نیز بفکر رشد و توسعه است، 101 درصد مطمئن باشید که منشا انقلابش در جهان توسعه یافته است. چون مورد مصرف آن منابع جایی نیست جز جهان پیشرو.
با این حساب، وقتی درمی یابید که "انقلاب اسلامی ایران" هر سه نشان بالا را توامان داشته است، پس با یک جمع ریاضی ساده به آسانی متوجه میشوید که این واقعه 300 درصد منشا خارجی داشته است!
و البته دلایل برشمرده ی رسانه های جریان غالب، که اساسا جز این است را هرگز باور نکنید...
همه ی اینها را گفتم تا به نتیجه ی زیر برسم:
این روزها همه ی همان رسانه های مهمل باف؛ بدون هیچ بنیان منطقی؛ همینطوری بیخود و بی دلیل محکم، صحبت از جنگ سوم جهانی؟! می کنند و غالبا می گویند فتیله این جنگ را نیز قرار است ایران، یعنی ج.ا. روشن کند.
ای عزیزان رسانه ای کوته فکر یا فریبکار!
«ایران اساسا حکومت مستقلی ندارد که بتواند یا حتی بخواهد که جنگی راه بیندازد.»
همانگونه که ذکرش رفت، حکومت مستقر در ایران نه حتی 100 درصد که 300 درصد دست نشانده و برده ی اربابان غربی اش است. ج.ا. اگر بخواهد بدون هماهنگی ارباب غلطی بکند، که به کسری از دقیقه (و نه حتی ساعت) توسط ایشان نابود میشود.
بنابراین خودتان را بیش از این مسخره و مردم را نیز نگران نسازید.
ایران هیچگاه هیچ جنگی در مقیاس جهانی راه نخواهد انداخت. این منطقه ما تحت کنترل شدید غرب است و ایشان با مهره هایشان شطرنج بازی می کنند. یک بار لااقل درست بفهمید!
یک طرف میز تروئیکای اروپا و حزب دموکرات آمریکا نشسته اند و طرف دیگر میز هم جمهوری خواهان اسلحه فروش. البته پرواضح است که منظور من از دموکراتها و جمهوری خواهان، این عروسکهای جلوی دوربین در مجلسین آمریکا و کاخ سفید نیستند. جو بایدن و کماله هریس و دانلد ترامپ و امثالهم نیستند. اینها که خودشان بازیچه ی صحنه گردانان در سایه اند. منظور من آن دموکراتها و جمهوری خواهان واقعی و پشت دوربین ها هستند. همان فیل و الاغ معروف را میگویم.
فعلا دموکراتها (الاغ) یک مهره ی پیاده شان یعنی "اسماعیل هنیه" را ناغافل از دست داده اند (توضیح در پست قبلی)؛ ولی مطمئن باشید که هیچ وقت نمی گذارند اسب شطرنجشان (جمهوری اسلامی) رم کند و خودش را قربانی نماید. چون به این ترتیب نبرد را به فیل می بازند...
خلاصه که آهای اصحاب رسانه؛ چشمهایتان را کمی باز کنید.
تحلیل های آبکی دیگر کافیست.😕
حالمان بد، بد است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر