با توجه به اینکه این روزها می بینیم برنامه DEEPSEEK چینی در عالم هوش مصنوعی غوغایی بپا کرده و تمام رقبای آمریکایی خود را که احساس میکردند یکه تاز این میدان هستند در بُهت و شوک شدیدی فرو برده است، بد ندیدم مختصری هم از اقتصاد چین بگویم. کشوری که حدود بیست سال است، با ایشان بطور مستقیم کار کرده ام.
صنعت چین را بطورکلی یک صنعت کپی کار و در کشورهای مصرف کننده، صنعتی بُنجل ساز میدانند درحالیکه همین صنعت و اقتصاد چینی اگر نبود بسیارانی از مردم دنیا هرگز نمیتوانستند طعم مدرنیته را بچشند و از لوازمی که تا قبل از ظهور کالاهای چین فقط مختص قشر مرفه و پوادار بود، استفاده کنند.
براساس این فکت، مردم کم برخوردار یا همان قشر متوسط دنیا که بین 60 تا 70 درصد جمعیت دنیا را شکل می دهند باید بسیار سپاسگزار سیاستهای اقتصادی کشور چین باشند که اولا توانست با تولیداتش در همه سطح از خیلی نازل تا بسیار با کیفیت بسته به سفارش مشتری، بازار رقابت را در دنیا داغ نگاه دارد بطوریکه تولید کننده گان دیگر کشورهایصنعتی نتوانند هر قیمتی که خوش میدارند یا دوست میداشتند روی کالاهایشان بگذارند و ثانیا با تولیدات تقلیدی اش در صنایع مادر و همزمان تولیدات اوریجینال و خلاقانه اش در صنایع پایین دست توانستند طعم نوگرایی و لاکچری بودن را تقریبا همگانی کنند. (ضمنا ناگفته نماند که نسبت تولیدات اوریجینال به کپی اش روزبروز در حال افزایش است و در کل صنعتی فوق العاده پویا و پیشرو با شتاب تصاعدی دارد).
فرضا امروزه شما تنها با داشتن 10 تا 15 هزار دلار می توانید یک اتومبیل فول آپشن صفر کیلومتر چینی برانید یا از انواع و اقسام لوازم صوتی و تصویری و دیجیتال با کیفیت و قابلیت بسیار بالا با هزینه خیلی کم برخوردار شوید. در حالیکه من مطمئن هستم که اگر چین وجود نمیداشت، شرکتهای اروپایی و آمریکایی تولیدکننده کالا با آن هزینه های کلان تولید، تنها می توانستند از پس قشر دارا و پولدار جوامع مصرف کننده برآیند و واقعا سر قشر متوسط از داشتن بسیاری از مظاهر رفاه بی کلاه میماند.
شرکتهای تولیدی کشورهای توسعه یافته بر اساس پروتکل های خود کالا تولید می کنند درحالیکه اکثر شرکتهای چینی چندان قوانین دست و پا گیری برای تولید ندارند و بر اساس نیاز مشتری و سلیقه ی او تولید می کنند. اصطلاحا به قول ما ایرانیها، در چین شما "هر چقدر پول بدهی، آش میخوری!" یعنی با هر اندازه سرمایه بالاخره می توانی تولیدکننده ی مد نظرت را بیابی. و میدانیم که همه ی دنیا دنبال کیفیت نیستند بلکه "قیمت مناسب" در حوزه ی بازاریابی و فروش در دنیا، حرف اول را میزند.
پس زنده و پاینده باد چین!
امیدوارم فقط در آینده، حزب کمونیست آن یک رئیس کمتر جنجالی هم پیدا کند تا دیگر به تایوان و کلا سیاستهای منفعت طلبانه ی صرف بین المللی کاری نداشته باشد و مثل دوران "هو جین تائو" تنها روی اقتصاد و ذائقه مشتریان تمرکز کند و کمی هم با ملتهای "مواد اولیه دار" جهان، مهربان تر باشد. ما وحشی های غارتگر به اندازه ی کافی دیده ایم. اگر بنا را بر سود دوطرفه (Mutual Benefit) بگذارند، همه چیز عالی پیش خواهد رفت.
شعر:
وادی اعجاز و سختـکوشی و بُردباریــست چین
کشوری صنعتــگر و ســوداگر و کاریست چین
هرچه را بالقـــــــــوه پندارید، بالفعلــــــــش کند
سرزمین ساخت و ساز وخدمت و یاریست چین
گرچه تقلید وکُپی کاری را هم خوب ازبَر است
لیک تقلیدش مفید و نافـــــــع و کاری ست چین
گر نبود این مملکت، دنیا گران تر بود و سخت
زندگی؛ اما ز بخت سعد ما، جـــاری ست چین
الغرض این چند بیت کوچک از روی سپـــاس
میکنم تقدیم شان؛«خاک سزاواری ست چیــن»...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر