باز به روزهای پس از انتخابات فرمایشی جمهوری فرسایشی رسیدیم و باز مهر تأیید عوام به سناریوهای تنظیم شده و قبولی یکی از نامزدهای تأیید فرمانبری شده و ملت هیجان زده، کم خرد و سر کار رفته!
دوستان خرده میگیرند که چرا این جماعت از حیث شماره عظیم را کم خرد و ناآگاه می خوانی. کسی که یک ملت را نفهم انگارد نشان می دهد که خودش نفهم ترین است و کذا و هکذا!
خیر رفقای هم زبان و نا همدل!
هیتلر هم وقتی زنان و مردان و کودکان قاره اش را قتل عام میکرد اینکار را به تنهایی که انجام نمیداد. او هزاران و بل میلیونها سرباز و جان نثار و جان برکف به دنبال خود داشت که بواسطه قدرت و کثرت ایشان بود که میکشت و میرفت. پنج سال پاریس به آن عظمت را زیر پوتین ارتشش نگه داشت و تا توانست خفه کرد و کشت و ویران کرد. از گرسنگی دادن و زجر دادن به آدمها از سن پتربورگ بگیر تا حاشیه بالکان و از دروازه های استالین گراد بگیر تا کانال مانش. همه اینکارها را با آدمها و طرفدارانش انجام میداد.
حال لابد اینجا باید بگوییم ملت مسخ هیتلر و تفکراتش که حتی امروزه هم در جای جای کره خاک یافت میشوند چون کثیر بودند برحق بودند و هیتلر و نازیها کارشان درست بود!؟
خیر آقا جان. نه خواهر من. نه رفیق شفیق!
همیشه این گزاره صدق نمی کند که اکثریت عاقلند. اتفاقن تاریخ همیشه نشان داده که انسانهای مبدع، خلاق و باشعور همیشه در قلتند!
بله پدر جان!
رای دهنگان به روحانی به قطعیت در کثرتند و به همان قطعیت (حالا شاید کمتر) در نظر مای ِ اقل ِکمتر، ابله!
گول خوردن و آلت دست مهندسان انتخابات واقع شدن نامش هوشیاری و باشعوری و اصلاح طلبی و آزادگی و در امتدادش شادی نیست.
این الکی خوشی و امید واهی داشتن است.
حماقت زیر پوشش فعالیت اجتماعی است.
شادی زیر بیرق دشمنان شادی است.
طلب آزادی از آزادی کشان است.
رای مثبت به حکومتی است که نمی خواهیش!
باز هزاران درود به رای دهندگان جلیلی که لااقل هم در نظر و هم در عمل نشان میدهند که عاشق این حکومتند.
آن کم خردی که به عناصر این حکومت رای میدهد به امید تغییر حکومت، اوست که ابله است.
میخواهد 10 میلیون، 20 و یا 40 میلیون باشد.
مگر آنفلوانزا که شایع میشد میلیونی نمی کشت؟
این روزها هم آنفلوانزای مغزی در ایران شایع است و ملت را مسخ میکند!
این حکومت مادامیکه پول مفت نفت و گاز را از دل زمین بیرون میکشد حکومت می کند. می چرخد و می گردد. میگیرد و می بندد. عوام را بازی میدهد و به ریششان می خندد.
چرا نکند؟!
پول دارد و از آن پول تکه ای را هم یارانه نام، میکند و جلوی اسرایش پرتاب می کند.
چرا حکومت نکند؟
چرا مخالفش را خفه نکند؟
چرا جوانانش را مسخره و اسیر باند بازی های کمیک و جناح بازیهای احمقانه "اصلاح طلبی" و "اصول گرایی" نکند؟
چه خوش گفت مادر اژدها که:
چه خوش گفت مادر اژدها که:
"PEOPLE LEARN TO LOVE THEIR CHAINS"
بله!
بازی خوردگان ایرانی آموخته اند که زنجیرشان را دوست بدارند.
ما اسیران بدبخت ایرانی و عرب فعلن تا گاز و نفت از زمینمان تراوش می کند باید در غل و زنجیرهایمان بمانیم و شادی هم بکنیم!!
تا کی زمین به ما نظر کند و بذل و بخششهایش به ملایان را قطع.
من به امید رسیدن آن روز شادم...
۸ نظر:
عالی بود
متشکرم
گیج
تصور شما اين است كه كسانى كه به روحانى رأى دادند ابن حكومت را نمى خواهند. در اين پيش فرض هايتان شما جماعت تحريمى هرگز شك هم نمى كنيد. ملت اين كشور به حدى گرايشهاى شديد ضد امپرياليستى و آنتى كلونيال دارند كه حاضرند هزار جور داخلى را به آسايش از فرنگ آمده بخرند. از اينكه از حضور مردم پاى صندوق هاى رأى به شكل ميليونى و حدود هفتاد و اندى در صدى متأسف هستيد نمى توان جز عناد و كينه توزى و احيانا سرسپردگى چيزى استنباط كرد. شايد هم هيچ كدام نيست و ساده لوحى مطلق است. به قول يرواند آبراهيميان كه گفت مشكل جريان سبز اين است كه فكر مى كنند امپرياليسم مشكل پدربزرگ ها و مادربزرگ هايشان است. و اين به گمانم بى خردى بزرگتر از آن است كه نامى جز حماقت به آن داد.
سلام ممنون از مطالب بسیار جالبتون
از طریق بالاترین با شما آشنا شدم. حیف که اونجا نمی تونم کامنت بدم
در مورد اصل دین بعدا باهتونتبادل نظر می کنم
تمام مطلبتان را خواندم آمده ايد از يك اكثريتي كه كار غلطي انجام داده اند نتيجه گرفته ايد اكثريت اشتباه مي كند و با اين حد استدلال به خود اجازه مي دهيد كه ديگران را ابله بناميد
دوست عزيز صرف اقليت بودن دليل بر حق بودن نيست كه اين اعتماد به نفس را به شما داده است
و اما در مورد تحريم سوالي وعدم اقبال عمومي نسبت به آن بايد گفت چند مشكل وجود داشت مشكل اول عدم ارائه يك برنامه صحيح و منسجم از سوي تحريميون بود وقتي مي پرسيدي تحريم كنيم كه چه شود پاسخ مي شنيدي كه:
پاسخ اول تا اين نظام مشروعيت نگيرد در حالي كهپ اينمشروعيت با يك انتخابات آزاد ممكن است نه اين انتخابات.همه و همه مي دانند كه انتخابات بين بد و بدتر بود اين مشروعيت در هيچ سيستم عقلي پذيرفتني نيست مگر براي كساني كه زيادي پاي صدا و سيما مي نشينند. حالا اصلا اين فرض غلط را هم مي پذيريم كه اين نظام مشروعيت خود را از دست داد مثلا سرنگون مي شود تنها راه سرنگوني از اين طريق فشار و شورش همان عده اكثريتي هست مه شما آنها را ابله ناميده ايد كه در اين صورتبا فرض خودتان نتيجه شورش ابله ها حكومت ابله ها خواهد بود و نوع دوم دخالت نظامي خارجي خواهد بود كه علاوه بر احسنت گفتن به روحيه انساني و ميهن دوستي طرفداران اين عده نمومه كره شمالي كه مينياتور ارتش ايزان هست را برايتان مثال مي زننم.
پاسخ دوم در خيمه شب بازي شركت نكنيد اين پاسخ مختص افراد مرفه و خارج نشين است عملا مردم در اين خيمه شب بازي زندگي مي كنند تفاوت روحاني با جليلي زمين تا آسمان است نه از حيص آزادي بلكه از نظر مديريت اقتصادي باز اگر هنوز مي گوييد
منم مثل همه ایرانی ها عقده نظر دادن دارم. دوست دارم نظرم را کسی بخواند. اما خوشبختانه هرگز برای نظر دادن به جز همان سال 84 به صندوق رای رجوع نکردم. این انتخابات واقعا ادم رو به اندیشه فرو میبره که چرا باید تا این حد ایرانی ها فراموش کار باشند؟ من به شخصه باور دارم اگر تو واقعا یک چیزی رو بخوای بهش میرسی. میخوای این حکومت نباشه خوب از بین میره. مسئله اینجاست که واقعا مردم ایران نمیخواهند. حتی در تفکراتشان هم میترسند روزی رو تصور کنند که ای حکومت نباشد. نگران اسلامشان، قیمت سکه و دلار هستند اما این مذهب از همه بدتر است. مردم واقعا ازادی نمیخواهند چون دقیقا نمیدانند ازادی یعنی چی. ازادی پوشش برای انها بی معنی است.حتی در تصور این ازادی، در پس زمینه ذهنشان همیشه نگران افراط دیگران هستند.خوب پس ایرانی ها هیچ وقت انچه میخواهند رو به دست نمی اورند.
اگر رای هم نمیدادند چون اراده حکومت بهبود اوضاع اقتصادی بود.، به دست می اوردند اما فقط خوار و کوچک شدند.
براتون متاسفم که کسانی که مثل شما فکر نمی کنند رو ابله و احمق میدونید.اسم خودتون رو هم گذاشتید اقلیت آگاه و خردمند؟
بسیار ممنونم از دوستانی که قبول زحمت کردند و له یا علیه نظرشان را مرقوم کردند. چون اکثر افراد اسم نگذاشته اند من نمیتوانم جواب خاص دهم. فقط بصورت عمومی میگویم که هیچ یک از منتقدین تا بحال به اصل مطلب توجه نکرده اند که همانا حکومت زوری با پول مفت نفت و بازی دادن مردم با ادای جمهوریت و مردم سالاریست!! خلاصه که برای حسین آقا که برای من متاسف بود آرزوی رسیدن به آرزوهایش را دارم و برای دوست دیگری که پیداست عاشق حکومتش است، آرزوی تفکر بدون پیش فرض. باقی رفقا هم که روی سر من جا دارند. همگی سلامت باشید
it was the first time I saw your comments in Balatarin,and now I am in your blog reading your posts.
I have not the FARSIBEVIS on my laptop as i have been mocking about my system performance & systems.
I understand your logic & i find it pretty close to mine(or vice versa),
I sent you this message to let you know that you have got a fan here .
it is so nice to find you.
ghorboonet Naader
ارسال یک نظر