جستجوی این وبلاگ

۱۰ مهر ۱۴۰۲

تشدید گسترش ریا با بازی مافیا

 یادتان هست زمانی در این وبلاگ، ریشه تمام گرفتاریها در ایران را یک واژه سه حرفی توضیح دادم. واژه "ریا"؟ اگر یادتان نیست در این لینک آنرا بیابید.

اما اکنون میخواهم در اینجا از یک "اغفال اجتماعی" صحبت کنم به نام "بازی دورهمی مافیا" که در بستر شوخی و خنده و سرگرمی در حقیقت ثمره اش هست تقویت و بسط همان ریا! نمی دانم بگویم درد است یا بلای مضاعف، ولی فکرش را بکنید مثلا به یک بیمار که سیروز کبدی دارد، عرق سگی 55 ساخت "زیرپله" بنوشانید؛ یا به یک قاتل زنجیره ای، یک ست کامل سلاح خودکار هدیه بدهید؛ یا از پدر چند فرزند که از کارش اخراج شده، خانه و کاشانه اش را هم بگیرید... و... واقعا نمیدانم با چه مصیبت دیگری آنرا مقایسه کنم که افاده منظور کند:


وقتی شما در مملکتی زندگی می کنید که به حد کافی ریا و فریب و دو رنگی و دروغگویی در آن بیداد کرده و درحال فاسد کردن کامل آن جامعه است، آنگاه بجای ریشه یابی و تلاش و کوشش برای آموزش نسل نوجوان و جوان برای ترمیم و بهبود این زخم کهنه و مخرب، جخ شاهد این باشید که یک "بازی" در سطح بسیار وسیع در همین جامعه وایرال و فراگیر میشود به نام "مافیا" که بازیکنان نقش مافیایش باید در اوج ریاکاری و حقه بازی باشند تا پیروز شوند؛

این اگر یک فاجعه انسانی اخلاقی نیست؛ پس چیست؟

حال حدس بزنید که خالق این بازی کیست؟ 

درست است!

از ریاکارترین و دروغ گو ترین های نسل بشر پس از شیعیان ایرانی؛ یعنی روس های ارتودکس!

جدا دردآور نیست؟ 

فکرش را بکنید که چطور می توان از چنین جامعه بیماری که خود "ناخواسته و مشتاقانه" به استقبال دروغ و دورویی بیشتر و بیشتر می رود حتی در سطح کودکان و نونهالان؛ انتظار داشت که زمانی در آینده نزدیک به سمت تمدن بازگردد؟

خلاصه که بی نهایت غمگینم///

کاش 50 سال پس از امروز زاده میشدم.

تحمل این همه درد که بر سرم می آید، واقع طاقت فرسا و تحمل ساب است.

مشکلات اجتماعی که هیچ کاری هم برای رفعش از دستم ساخته نیست و فرضا در این مورد خاص، اگر در محفلی بخواهم دهان باز کنم که 

آهای دوستان! 

این "مافیا" که شما با شوق و ذوق تمام در هر مکانی اعم از میهمانی های خانوادگی در منازل و قهوه خانه ها و طبیعت و غیره بازی می کنید، در واقع از نظر اخلاقی بسیار زشت و قبیح است و هدف این "بازی" تنها کدر کردن کرامت انسانی شما و بسط و گسترش دروغ و فریب در سطح جامعه است که گریبان خود شما را بیش از پیش خواهد گرفت؛ مورد تمسخر و استهزاء نیز واقع میشوم...

ولی بهر حال باید گفت...(عجب سگ جانی هستم من!)

:)(

هیچ نظری موجود نیست: