جستجوی این وبلاگ

۱۰ تیر ۱۴۰۱

سخنی با گروه هفت یا یاران واقعی حلقه

 پس از تحلیل دو فیلم معروف هابیت و ارباب حلقه ها (حتما اگر آن دو مطلب را نخوانده اید از همین دو لینک سرخ رنگ معرفی شده بخوانید)، چون فکر میکنم ایده اصلی پشت این داستانها یعنی تقسیم دنیا بین "خیر و شر" و هشدار برای دفاع از خیر و سپس حمله به نیروهای شر همواره توسط سیاستمداران چهار کشور گروه جی 7 که چه بسا مهمترین کشورهای عرصه بین المللی تاریخ معاصر هستند (ایالات متحده امریکا، آلمان، فرانسه و انگلستان)* به شکلی بسیار جدی درجریان است؛ به حدی که اصول سیاست خارجی خود را بر این نظرگاه کارتونی کنترل شر و نگاه داشتن آن شر کذایی در فاصله هایی دور از مرزها و سرزمین های خود تنظیم میکنند؛ لذا برآن شدم تا این موضوع را در اینجا باز کنم:

اگر مجالی می بود و موقعیتی، بسیار دوست می داشتم که در دنیای واقعی رو در روی ایشان می نشستم و مطالبی چند به گوششان می رساندم. اما حال که در جهان نازیبای واقعی این امر میسر نیست لااقل در جهان زیبای مجازی که می توان برایشان نوشت. هر چند که به گوششان هم نرسد ولی وظیفه ام ایجاب می کند که حرفهای ذیل را خطاب به ایشان بیان نمایم:

خانمها، آقایان سیاستمدار کشورهای گروه جی 7

وقت شما بخیر!

ابتدا بگذارید با صراحت و بی مقدمه مراتب تأسف عمیق خود را از اینکه شما خود را قَیّم و ارباب دنیا می دانید خدمت تان ابراز نمایم! البته این درست است که شما رسما در سخن هیچگاه چنین ادعایی را مطرح نکرده اید اما در حوزه عمل و سیاستگزاریهای خارجی شوربختانه همیشه این دیدگاه خود که همانا Realpolitik** است؛ بعینه بروز داده اید و چنان وانمود نموده اید که گویا تنها شما چند کشور معدود صنعتی هستید که ارزش زندگی کردن رفاه آمیز بر روی زمین را دارید و دیگران یا باید "منابع اولیه" و "نیروی کار ارزان" شما را فراهم کنند و خود تنها در حد مصرف کننده صرف و مطیع اوامر منطقه ای و مجیزگوی شما باقی بمانند و یا در غیر اینصورت نه تنها مبدل به دشمنان شما میشوند بلکه حتی در منظر شما ایشان بالکل از دایره انسانیت نیز خارج می گردند!

و اما بگذارید سریع بروم به سراغ اصل مطلب؛ 

اگر در دنیا نیروهای شری تحت نام غلط و مصطلح کشورهای کمونیستی وجود دارد که "وجود دارد"، اگر تروریست های مسلمانی که می خواهند دیگران در مقابل ایدئولوژی هپروتی شان کرنش کنند هستند، "که هستند"؛ و اگر چین ی بوجود آمده که میخواهد آقایی و سروری اقتصادی را از چنگتان بیرون بیاورد "که بوجود آمده" است؛ اینها همه از اشتباهات و خطاهای فاحش تصمیمات خود شما حاصل گشته است ولاغیر!

بگذارید با مثال مُبَیّنی قضیه را باز کنم: اگر شما اعضای گروه جی 7 را به "یاران حلقه" در "داستان ارباب حلقه ها" مانند کنیم که نزد هم جمع شده اید تا راهکار مقابله با معضلات و دشمنانتان را بیابید و بخواهید دنیا را هر چه سریعتر از لوث وجود ایشان پاک نمایید. و اگر دشمنانتان از جمله دولتهای چین و روسیه و ایران و طالبان و ... را هم "اورک" ها و "گوبلین" ها در نظر آوریم، مطمئنا ارباب تاریکی "مورگوث" در آن داستان که "اورک"ها تحت فرمان او هستند دقیقا و بی برو برگرد، خود شما یاران حلقه هستید و نه کس دیگری!

شما با سیاست های غلط خود دنیا را که طیفی شامل میلیونها رنگ است را به سه رنگ سفید و سرخ و سیاه تنزل بخشیده اید: سفید ها که شما و دوستانتان هستید؛ سرخ ها چین و روسیه و اقمارشان و سیاه نیز مسلمانان افراطی خاورمیانه و شاخ آفریقا هستند.

برای ادعایم مدارک بسیاری وجود دارد ولی ابتدا بگذارید از شما سوال بنمایم که: "خالق سرخها کیست"؟ آقای کارل مارکس از کجا برخاست؟ مگر جز اینست که وی یکی از خود شما اروپاییان بود که از قوانین بهره کشی و برده داری پس از انقلاب صنعتی به ستوه آمد و فرمان اتحاد پرولتاریای جهان را صادر کرد؟ وی نه روس بود و نه چینی، وی از خود شما بود. آلمانی بود و در فرانسه و انگلستان به این نتیجه رسید که باید بواسطه " مانیفست کمونیزم" دنیا را از بی عدالتی و ظلم در حق قشر زحمتکش پاک کرد. 

پس نطفه سرخها را خود شما بخاطر ستم و نامردمی که در حق مردمان خود روا می داشتید، در اذهان اندیشمندان آگاه قرن نوزدهم اروپا کاشتید و ثمره عملی آن بوجود آمدن حزب بولشویسم بود و خلق شخصیت ولادیمیر ایلیچ لنین روس و در پی آن اختراع شوروی سرخ بدست وی. و باز به دنبال آن لنین با سپردن ماموریت تشکیل حزب کمونیست چین به گریگوری وویتینسکی و فرستادن او به شانگهای این حزب در سال 1921 در چین شکل گرفت که محصول آن هم کسی نبود جز شخص مائو تزه دونگ و اختراع چین سرخ توسط وی در نتیجه آن. 

حال برویم سراغ سیاه ها یا همان اسلامیست ها...چه کسی باعث بسط و تقویت عقاید خرافی و خطرناک اسلام در منطقه شد؟ چه کسی با تحرکات موزیانه اش مثل تئوری دو ملت و حمایت از امثال سید احمد تقوی و محمد علی جناح، هندوستان این طلای کره زمین را تکه و پاره کرد؟ (دو تکه مسلمان پاکستان خاوری و باختری اینور و آنور انداخت و یک تکه هند در میانشان) بله؛ چه کسی بود غیر از انگلستان؟! 

چه کسی یک آخوند افراط گرای شیعه به نام روح الله خمینی را در دل خود جای داد تا بوقت مناسب جای شاه ایران بنشاند؟ چه کسی بود جز دولت وقت فرانسه با کمک سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلستان؟ 

باز بگویید بدانیم که خالق طالبان چه کسانی بودند که با کمک سرویس اطلاعاتی پاکستان به اینکار مبادرت ورزیدند؟ چه کسی بود جز ایالات متحده آمریکا؟

بله؛ تمام این بلایای مصنوعی "سرخ و سیاه" را خود شما آوردید و سر ما مردمان خاورمیانه آوار کردید: سرخها را آفریدید و بجان ملت روس و چین انداختید و به قول معروف دردسر قرن نوزده خودتان را از اروپا برون سپاری کردید و خودتان را راحت. و بعد هم که دیوانه ای باز از میان خود شما برخاست به نام هیتلر تا اروپا و جهان را ببلعد و برای اینکار به روسیه هم لشگر کشید؛ قضیه چنان پیش رفت که از یک طرف آلمان رفت و به روسیه لشگر کشی کرد و از طرف دیگر چرچیل (انگلیس) و روزولت (آمریکا) رفتند و با همان روسیه که دشمن سرخشان بود ائتلاف نظامی کردند. شما با این دو کار سخیف نالازم یعنی ابتدا حمله نظامی و سپس ائتلاف ناکارامد با شوروی باعث بوجود آمدن "بلوک شرق" و بسط کمونیزم پس از جنگ جهانی دوم شُدید.

آن بچه شرور سرخ را خودتان تبدیل به غول سرخ کردید. و بعد هم که تز دادید برای جلوگیری از بزرگ شدن بیش از حد همان غول سرخ بی خدا و عدم دسترسی اش به آبهای گرم اقیانوس هند، باید سپاهیان مدافع خود را در قالب مسلمانان باخدا ی خاورمیانه یا همان سیاه های مومن کذایی بسازید تا ایشان را به جان غول سرخ بیاندازید. این تزهای نادرست خود شما بود که بانی جمهوری اسلامی ایران و افغانستان و پاکستان شد و البته در پی آن خلق تروریستهای اسلامی در ابتدای قرن بیست و یکم در هزاران مدل و فرقه از داعش گرفته تا بوکوحرام. 

و باز از سوی دیگر این خود شما اروپاییان بودید که با زجر دادن یهودیان در فرانسه، سبب ساز انتشار کتاب "کشور یهود" توسط تئودور هرتزل اتریشی-مجار شدید که سبب پدید آمدن زیونیزم سیاسی شد و سپس همین شما اروپاییان باز با ادامه زجر دادن مضاعف و نسل کشی ایشان در قلب اروپا یعنی آلمان نازی، سرانجام یهودیان را از اروپا بیرون رانده و به جان اعراب حاشیه مدیترانه انداختید. و با همان سیاست های غلط و مضحک خارجی تان که ذکرش رفت، گروههای سیاه دیگری هم در لبنان و فلسطین به نام حزب الله و حماس و هزار کوفت و زهرمار دیگر بوجود آوردید که نگذارید همان اسراییل هم درست و حسابی رشد کند «چون شما هنوز هم که هنوز است در ته قلبتان (و نه در ظاهر) از یهودیان خوشتان نمی آید» چون قدرت هوش و ثروتشان را می دانید. بنابراین حتی به اسرائیل هم بعنوان هم پیمان ظاهری تان اجازه نمی دهید تا آب خوش از گلویش پایین برود و "باریکه غزه" برای همین هنوز آنجاست تا خاری باشد در چشم اسرائیل که هرگز نگذارد ایشان در صلح و صفا نمو یابند.

با قاطعیت میگویم که اگر این سیاستهای خبیثانه شما نبود، هرگز هیچکدام از این گروهها و کشورهای متخاصم اسلامی و بلوک های سرخ کمونیستی تشکیل نمیشد که حالا مجبور شوید بابت نضج اسلامیستها در ایران و تمایلشان برای ساخت بمب هسته ای و از طرفی حمله روسیه به اکراین به عنوان سنگر اول دفاعی تان کاسه "چه کنم" به دست بگیرید.

بگذارید همچنین خدمتتان یاداوری نمایم که دو بار در این دنیا جنگ عالم گیر درگرفت که هر دوبار خود شما سفیدهای بظاهر عاقل و بالغ! ولی بواقع متکبر و کوته بین بانیان و مسببینش بودید. کِی و کجا غیراروپاییان جنگهایی با چنان وسعت که حتی امکان داشت کل حیات در زیست کره را نیز با حملات اسلحه اتمی در معرض خطر انقراض قرار دهد، به راه انداختند؟ اصلا بفرمایید تا بدانیم خالق بمب های هسته ای چه کسانی جز خود شما بودند؟ 

حالا با تمام احوال برشمرده بالا؛ ما "مردم" بی گناه خاورمیانه و روسیه و چین اورک و جن گشته ایم و شما انسان و فرشته؟! عجب! اگر شما کاری بکار ما نمیداشتید که ما داشتیم مثل آدمیزاد در کشورهای خودمان در صلح و آرامش زندگی میکردیم!...

و اما نمیخواهم فقط برایتان ذکر مصیبت کنم. می خواهم اکنون راه حل این مشکلات فراهم آمده توسط خودتان را نیز پیش پای تان قرار دهم: راه حلِ پایان یافتن تمام بدبختی های دنیا فقط یک چیز است. خیلی خیلی ساده است و هوش بالایی هم نمی خواهد. فقط کافی است تا شما "دست از سر مردمان دنیا بردارید. همین!" بگذارید ما خودمان سیاستهای خودمان را پیش ببریم. پایگاههای پاسدار صلح کذایی تان را از کشورهای دیگر برچینید. بگذارید آدمها خودشان مشکلاتشان را با یکدیگر حل کنند. شما به جایی حمله نکنید، مطمئن باشید هیچ کس به شما حمله نخواهد کرد. نشان به آن نشان که در پانصد سال اخیر بجز خودتان، هیچ کس به خودتان حمله نکرده است! 

جنگ امروز دنیا و حمله روسها بابت توسعه طلبی جنگی توسط ناتو ی شماست. پایگاههای مرزی و تهدیدگر خود را برچینید و بگذارید بروید و مطمئن باشید روسها هرگز به شما کاری نخواهند داشت.

پس از اینکه دست از سرمان برداشتید لطفا حکومتهای سیاه مذهبی که ساخته و پرداخته اید را هم بردارید و با خود ببرید. طالبان تان و جمهوری های اسلامی پاکستان و ایران تان را برچینید*** و آنگاه ببینید چگونه دنیا برای همه گلستان خواهد شد. نترسید از اینکه ما هم در آرامش و صلح و صفا و پیشرفت و رفاه زندگی کنیم. لذت بردن از زندگی فقط حق شما نیست، حق ما هم هست! ما اگر رشد کنیم دلیلی برای ضعف شما نمی تواند باشد. شما انقدر جلو هستید که خوشبختانه پیشرفتهای علمی آتی ما گزندی به شما نخواهد رساند.

ما فقط یک زندگی نرمال میخواهیم. کار و زندگی شاد میخواهیم. رشد فرزندانمان را فضایی امن میخواهیم. همین! این خواهش ها بزرگ و ناشدنی نیستند. شرف داشته باشید و بروید. آنگاه با چشمان خود ببینید که با رفتن شما و عدم ساپورت مالی و نظامی دولتهای دیکتاتور توسط شما، سرخ و سیاه چطور بسرعت محو میشوند. 

من نیز همه دنیا را پاک میخواهم ولی نه فقط پاک برای چند کشور معدود و انگشت شمار. پاک و شاد برای همه بشر. بسط حقوق بشر واقعی برای من مهم است نه حقوق بشر فعلی که فقط حقوق بشر اروپاییان و آمریکاییها ست.

در پایان یک هشدار جدی هم برایتان دارم. مطمئن هستم که اگر این توصیه دوستانه مرا نادیده انگاشته و دست از سر مردمان دنیا برندارید؛ دیر یا زود همان مخلوق های سرخ و سیاهتان (اورکها) با هم متحد شده و اینبار واقعا به شما حمله ای سخت می کنند چنانکه دیگر هیچ یاران حلقه و ناتو و اجلاس جی هفت و شورای امنیتی جلودارشان نخواهد شد. اورکها اگر به شما حمله کنند شما محکوم به شکست و زجر همیشگی مانند امروز ما خواهید شد. زمان زیادی هم نمی برد و در حال حاضر با حمله روسیه به اوکراین شروع نیز شده است و آری...این تازه آغاز راه است. ائتلاف اورک ها قریب است و ایشان در کمین و محیای آماده شدن برای نبردهای بزرگتر و خونریز آتی...

وانگهی همانگونه که می بینید به هم ریختگی و صدمه شدید به اوضاع اقتصادی کشورهایتان با این تورم شدید ناشی از این جنگ کوچک اوکراین در این روزها کلید خورده است. پس اجازه دهید تا دوباره خاطرنشان نمایم که تا دیرتر نشده است و به کیان و ساختار جوامع تان صدمه جدی نخورده است، جنبیده و به دنبال کار و نوسازی خود به درون کشورهای خود بازگردید و زشتی هایی را هم که در خاورمیانه زیر نام "جمهوری اسلامی" و "امارت اسلامی" ساخته اید، جمع کرده و معدوم نمایید و با این کار خط بطلانی بر انحطاط خود و کل بشریت بکشید.

به شما التماس میکنم.


دوستدار شما و همه آدمیان

امضا: شهروند کوچک و خسته ای تحت حاکمیت اورک ها

مهرداد هانی

_______

پی نوشت: ضمنا، دست از این موش و گربه بازی "توافق برجام" با جمهوری اسلامی بردارید. توافقات اصلی شما با اورکهای خود ساخته تان همیشه پشت پرده شکل گرفته و میگیرد. اثرات آن اظهر من الشمس بوده است، بنابراین خودتان را بیش از این در نزد ما سخیف جلوه ندهید. دیگر حنایتان برای ما رنگی ندارد!

---------------------

توضیحات ضروری:

*. لازم میدانم بگویم که چرا برخلاف تیتر مطلب روی صحبتم با کل هفت کشور G7 نبود و فقط چهار کشور را مخاطب خود قرار دادم. اصولا فکر می کنم آن سه کشور دیگر گروه جی هفت تنها حکم حامی دارند تا سیاستگزارانی مستقل. چنانکه: 

سیاست کانادا نماینده کل کشورهای مشترک المنافع (Commonwealth of Nations) است و همواره همان سیاست خارجی انگلستان و آمریکاست و فقط برای این در گروه هست که کفه ترازو به نفع آنگلیکن ها سنگین تر باشد، کانادا در گروه جی 7 و شاید کل کامنولث را میتوان معادل "مری" و "پیپین" Merry and Pippinهابیت های حامی در یاران حلقه درنظر گرفت؛ 

ایتالیا و ژاپن هم در این گروه هستند فقط برای تنوع و دیگرگونی (Diversity) و ژست دموکراسی در ویترین این گروه. البته در خصوص ژاپن علاوه بر این مورد، قابل ذکر است که آمریکا و انگلستان به نیکی دریافته اند که قدرت عظیم شرق آسیا چیزی نیست که بتوان آن را کوچک و یا نادیده گرفت. پس میخواهند همیشه ایشان زیر بال و پر خودشان باشند (وجود چین و روسیه نیز در میان اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل با اعطای حق مضحک وتو هم دقیقا بهمین خاطر است) چون ایشان معتقد به یک ضرب المثل بسیار معروف قدیمی هستند که میگوید: "دوستت را نزدیک نگه دار و دشمنت را نزدیک تر" ('Keep your friends closekeep your enemies closer.'). خلاصه ما هیچگاه نه دیده و نه شنیده ایم که ژاپن و ایتالیا درتصمیم سازی های بزرگ بین المللی نقشی مهم ایفا نمایند. کار ایشان تنها حمایت از اعضای اصلی است؛ ایتالیا و ژاپن را میتوان معادل "گیملی دورف" (Gimli the Dwarf) در نظر گرفت. بنابراین میمانند همان چهار کشور برشمرده که:

1. آمریکا معادل "آراگون" (Aragorn) پادشاه انسانها و همزمان سم وایز(Samwise) است.

2 و 3. فرانسه و آلمان که معادل "لگولاس الف" (Legolas the Elf) هستند و می دانیم نقش تفکری الف ها و ایده های ایشان برای گروه یاران حلقه بسیار مهم بوده است و بالطبع برای جی 7 نیز. 

و اما انگلستان؛ 

4. انگلستان برجسته تر از باقی اعضای گروه و در واقع تصمیم ساز اصلی گروه است. ملت انگلستان معادل هابیت اصلی یعنی "فرودو" (Frodo) هستند و دولت انگلستان معادل مهمترین عضو از یاران حلقه و در حقیقت بوجودآورنده آن یعنی "گندالف" (Gandalf) پیرِ دانا و توانا است که همزمان با ردایش "کلیساهای آنگلیکنانگلستان را هم در ذهن تداعی گر است: کلیسایی که عضو هیچ یک از سه فرقه اصلی مسیحیان (کاتولیک، پروتستان و ارتودکس) نیست و البته هموست که از دید اینجانب "تصمیم ساز اصلی و پشت پرده یا در سایه مهمترین وقایع عصر حاضر جهان" می باشد.

-------------------------

**. Realpolitik یا سیاست واقعی تقریبا همان سیاست "ماکیاولیانیستی" است که درواقع به حکام درس داده میگوید «هر آنچه ممکن است از راههای پلید و غیراخلاقی اعم از خیانت، توطئه، خشونت و قهر بهره مند شو؛ تنها وقتی تشخیص دادی که این اعمال باعث "منفعت و طول عمر بیشتر حاکمیت" تو میگردد». این مهم که بصورت مخفیانه و در لفافه، اساس سیاستگزاری بسیاری از حکومتهای غربی از قرنها قبل بوده است اول بار در اواسط قرن نوزدهم یعنی حدود 170 سال پیش توسط نویسنده و سیاستمدار آلمانی جناب "آگوست لودویک فون روخو" کشف گردید و بصورت رسمی در کتابی به نام "اصول رئال پولیتیک در مصالح ملی آلمان اعمال میگردد": Grundsätze der Realpolitik angewendet auf die staatlichen Zustände Deutschlands" در سال 1853 چاپ شد و انتشار یافت.

***. می اندیشم که چه شانس بزرگی آوردند ملت ترکیه؛ که آتاتورکِ فهیم، پاسداشت بنیان کشور را به ارتش لائیک ترکیه سپرد وگرنه احزاب اسلامی ترکیه هم با فرمان انگلستان و آمریکا در انتهای قرن بیستم احتمالا یک "جمهوری اسلامی ترکیه" ساخته و پرداخته بودند. البته ناگفته نماند که این تهدید هنوز هم ترکیه را تهدید می کند و شک نکنید وجود اردوغان و قدرت او تحت تاثیر همان سیاست است. اردوغان شدیدا تا آنجایی که توان دارد با ارتش مقابله می کند تا ترکیه رو به پیشرفت را به قهقرا برده، اسلامیزه نماید. امیدوارم این اتفاق نیفتد و سیاستگزارن غربی لااقل در ترکیه به آرزویشان نرسند.

هیچ نظری موجود نیست: