جستجوی این وبلاگ

۲۳ مهر ۱۴۰۳

صفر است الف

لُهراسب کو بر عدل شهره بود، گُـشتاسب زو تفوقی مبُرد

نگماشت مرو را پدر بکار، تا کسب فن نکرد و غم نخورد

شهزاده نیز باشی یا دلیر، بی علم مباد بر تو منصب

اصل ست دانش و خرد کزان، جویند نهر صدارت مصب

هر کس کزو رسید گزندی، بر مردم نادار و ساده دل

هوشیار باش که بنیادش هست، نادانی فردی فسرده دل

برخی به لطف شغل پدر مست، یا به دولتش کرده ائتلاف

یا با هزار خدعه و فریب، با سیه کاری، رشک و آز و لاف

بر مسند کاری نشانده اند، خود را و از این ره برند نصیب

واضح بود که عملکردشان، نبود بجز ضلال و رو به شیب

این سبک زندگی وسمه ای، تنها ظواهر است، بی ستون

آنکس که احترام میکند، در اصل یک مزور است و دون

در پشت سر همو که پاس داشت، اندازه میکند ورا به هیچ

یا لعن و نفی و خوار میکند، یا در فکاهه کند بقچه پیچ

پس واقعا چه جای فخر و سور، تکریمی که معنی است تحقیر

آن به که ز سفله گان شوی دور، تا نیک ببینی کُنه توقیر 

با سعی و خطا رشد همی کن، بربند تن ات کلاف تهذیب

یک بار به پای خویش برپا، وانگه تو بیابی ذات تحبیب

این پند اگر ز من شنیدی، و اندیشه بشد تو را رهنما

بشتاب که وقت آزمون است، کُن کشف از این چامه، معما

۲۱ مهر ۱۴۰۳

۱۴ مهر ۱۴۰۳

مثالی محکم در رد مستندات تاریخی

 قبلا در این خصوص (تاریخ) زیاد صحبت کرده ام ولی امروز میخواهم خیلی مختصر شیوه غلط توسل به تاریخ را بیان کنم تا بدانید چرا میگویم تاریخ، قابل استناد نیست!

امروز صحبتهای یک "مثلا محقق" را می شنیدم که میگفت:

فکتی دیگر در جهت اثبات وجود بحران سازان

 بابا بایدن اسلامیون دیگه باید به چه زبونی بگه به پسر نازم جمهوری اسلامی (اگر نگوییم "پت نازم") دست نزنید و اذیتش نکنید؟! 

نظراتش را فقط طی دو روز گذشته بخوانید:

۱۱ مهر ۱۴۰۳

نقطه عطف

 یادداشت می کنیم:

آغاز شمارش معکوس نهایی برای خنثی سازی یا محو حزب الله ایران یا همان جمهوری اسلامی... 

یعنی

امیدواریم!

پس از

پایان حزب الله لبنان


موشک باران اسراییل